دولت تدبیروامید تا پایان دوره فعالیت خود در نیمههای مردادماه حدود ۱۰۰روز فرصت دارد و اگرچه در ۴سال گذشته نتوانست شعارهای خود را محقق کند، یک بار دیگر وعده رفع تحریمها را داده است.
با حجتالاسلام حسین ابراهیمی عضو جامعه روحانیت مبارز درباره واقعی بودن شعارها و تاثیری که در معیشت مردم خواهند داشت گفتوگو کردیم.
آقای روحانی یک بار دیگر وعده ۱۰۰روزه حل مشکل تحریمها در پایان دولت دوازدهم دادند و این وعده را هم مشروط به این مسئله کردند که پیش پای دولت سنگاندازی نکنند؛ این شعار دولت چقدر واقعی است؟ آیا میتواند در این فرصت کوتاه حجم انبوه گرانیها و مشکلات معیشت مردم را حل کنند یا جنبه تبلیغاتی و انتخاباتی برای انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم دارد؟
مدتی است که جناب آقای روحانی فرمایشاتی دارند که من تصور میکنم باید شفافسازی شود. بهتر این است که اینقدر با کنایه صحبت نشود. ایشان بگویند چه افرادی مانع میشود و مانعتراشی میکنند و نمیگذارند که مذاکرات به نتیجه برسد. برداشتن تحریمها کار مثبتی است و این فرمایش مقام معظم رهبری است که تحریمها برداشته شود. یعنی آیا واقعا در کشور کسی وجود دارد که جلوی برداشتن تحریمها مانع ایجاد کند؟ چه کسانی ایجاد میکنند و نمیگذارند جناب آقای روحانی تحریمها را بردارد؟ اینها را معرفی کنند و قطعا مردم به حساب اینها میرسند. منافع مردم در این است که تحریمها برداشته شود. من معتقدم شفافسازی کنند و اگر اتهامها واقعی است با آنها برخورد شود و اگر واقعی نیست، خوب نیست جوری رفتار کنیم که مردم را دچار ابهام کنیم. من معتقدم این طور صحبت کردن جز التهابآفرینی رهاورد دیگری ندارد.
سهم مدیریت دولت در مشکلات چقدر است و سهم تحریمها چقدر؟ اینکه در تنظیم بازار دولت نمیتواند گوشت و مرغ مورد نیاز مردم را به دستشان برساند و قیمت آن را ثابت نگه دارد چقدر به تحریمها ربط دارد؟ یا در مسئله واکسن چرا باید این واکسنها سر از بازار آزاد دربیاورند و با قیمتهای گزاف چند ده میلیونی در ناصرخسرو به فروش برسند؟ آیا مسائل اینچنینی نیز به تحریمها مرتبطند؟ آیا این ناکارآمدی دولت نیست؟
بنده معتقدم که واقعیت امر این است که دولت ما فشل است، یعنی مدیریت کارآمدی را ارائه نکرده است. ما از آقای روحانی بیشتر انتظار داشتیم که مشکلات جامعه را رفع کند اما با کمال تاسف حتی مشکل مرغ و گوشت را حل نکردند. کالاهای اساسی یکی پس از دیگری درد بیدرمان برای مردم شده است. آیا واقعا قیمت مسکنی که در این ۸سال ۷۰۰برابر شده است به تحریمها ربط دارد؟ مصالح در ایران تولید میشود. فولاد مال ایران است و سیمان هم. اینها برمیگردد به اینکه دولت کارآمد نیست و نمیتواند مشکلات جامعه را حل کند و هر جا هم گیر میافتد میگویند سنگاندازی میکنند. آن کسی که نمیگذارد کیست؟ دولت خوب است مسئولیتپذیر باشد. در کشور چه کسی باید مدیریت کند و جلوی دلال را بگیرد؟ چه کسی باید بر تولید و عرضه نظارت کند. من معتقدم نه در تولید توجهی وجود دارد و نه در عرضه. الآن واقعا مردم به تنگ آمدهاند و از این نوع مدیریت دولت خسته شدهاند. صحبتهایی میشود که اینها به نظر اهل فن پذیرفته نیست.
آیا میتوانیم بگوییم دولت امور را در ماههای پایانی رها کرده است و به تعطیلات پایانی این دوره اجرایی از کشور رفته است؟ این تصور عمومی غلط است؟
الآن دیگر کار از دست دولت در رفته است. اگر هم میخواستند کاری بکنند تا حالا کرده بودند. من معقتدم الآن دیگر فرمان از دست دولت در رفته است. الآن شرایط در کشور جوری شده است که خدا خودش به داد ملت برسد، وگرنه این دولت واقعا نمیتواند مدیریت کند. همه جا میگویند ارزان میشود عکسش اتفاق میافتد، میگویند کنترل شد عکسش اتفاق میافتد. آدم به این نتیجه میرسد که دولت نتوانسته کشور را اداره کند و این نقص ارتباطی با تحریمها ندارد. اینها بستگی به مدیریت دارد. متاسفانه مدیریت صحیحی در کشور وجود ندارد.
شما خودتان در مجلس بودهاید. اینکه آقای روحانی میگویند طرح تفکیک وزارت صمت و تشکیل وزارت بازرگانی در مجلس خاک خورده و همین مساله باعث شده کنترل اقلام اساسی و قیمتها اتفاق نیفتد چقدر واقعی است؟ واقعا تنظیم عرض و قیمت مرغ ارتباطی با تشکیل وزارت بازرگانی دارد؟ بحث سر معرفی یک وزیر است یا این بهانه است؟
من معتقدم اینکه وزارت بازرگانی ادغام در وزارت صنعت است، اصلا نقشی نداشته که با ادغام از بین رفته باشد. الآن وزارت صنعت، معدن و تجارت وجود دارد، ولی وقتی مدیریت وجود نداشته باشد، اینها بهانه است. مشکل به مدیریت برمیگردد والا همان کارمندان حضور دارند و ادارات نیز سر جای خودشان هستند و میتوانند این کار را بکنند. با کمال تاسف مدیریتی وجود ندارد که بتواند اینها را سامان بدهد و تنظیم بازار را منسجم کند. متاسفانه کشور جوری شده است که دولت نمیتواند در اجرا مدیرانش را کنار هم بچیند و از آنها مسئولیت بخواهد. آقای روحانی خیلی خوب صحبت میکند ولی هرچقدر هم تلاش میکند نتیجه مثبتی از صحبتهای ایشان مشاهده نشده است.
آیا دولت در ۱۰۰روز باقیمانده میتواند وعده واهی بدهد و مردم را دلخوش نگه دارد؟
من معتقدم مردم واقعا باید دقت کنند. مردم باید توجه کنند و با هر شعاری فریب نخورند؛ واقعیتهای جامعه را ببیند. کسانی که کاندیدای ریاستجمهوری میشوند سوابقی مدیریتی در جاهای زیادی داشتهاند. مردم بررسی کنند که اینها در گذشته چه عملی داشتهاند و اگر کسی به نفع مردم بوده و در بین کاندیداها صلاحیت بهتری دارد، به آن فرد رای بدهند، نه اینکه یک مرتبه دچار احساسات شوند و فریب شعارها را بخورند و خدای نکرده باز هم رای به کسی بدهند که نتواند مشکلشان را حل کند.