به گزارش پایگاه خبری باطن، در جریان تبلیغات انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری، پس از بخش مناظرات میان نامزدها که مهمترین و اثرگذارترین بخش مبارزات انتخاباتی به شمار میرود، فیلمهای مستند تبلیغاتی نامزدها از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار بوده و میتوانند در برکشیدن یا عدم اقبال عمومی یک نامزد در میان افکار عمومی سهم عمدهای داشته باشند.
در این دوره نیز مستندهای تبلیغاتی نامزدها درحال پخش است که قصد داریم تا نگاه دقیقتری به فیلمهای تبلیغاتی بیافکنیم.
در ادوار مختلف انتخابات ریاستجمهوری فیلمهای پرشماری برای داوطلبان و از جمله نامزدهایی که بعدا رییس جمهور شدند، ساخته شده است. بسیاری از این فیلمها به وسیله کارگردانان بسیار معروف سینما ساخته شدهاند و در میان آنها نامهایی آشنایی دیده میشوند. از مجید مجیدی و داود میرباقری و مهدی فخیمزاده گرفته تا بهروز افخمی و مرحوم ضیاالدین دری.
اما هرچه در ادوار ریاست جمهوری پیشتر برویم به تدریج از کارگردانان معروف سیما به فیلسازان جوان اما با استعدادی همچون حسین دهباشی و مهدی نقویان خواهیم رسید و این نشاندهنده آن است که کارگردانان به این دلیل که فیلم آنها میتواند روی جامعه اثر خاصی داشته باشد که بعدها مسئول آن قلمداد شوند و یا اثری که نتیجه انتخابات میتواند بر آینده حرفهای آنها داشته باشد، ترجیح میدهند که این میدان دور بمانند. برخی از رخدادها مانند آنچه برای سازنده فیلم ثبتنام علی لاریجانی که کارگردانی نه چندان مطرح اما با استعداد بود رخ داد، موجب میشود که بپذیریم این بیعلاقگی کارگردانان چندان هم دور از عقل و انصاف نبوده است.
در میان این فیلمها ویژگی خاصی نداشتند و برخی دیگر از سکانسهایی تشکیل میشدند که هنوز هم پس از سالها در خاطره مردم باقی مانده است. خواه به عنوان یک اثر مثبت یا منفی و خواه به عنوان یک اثر طنز و فکاهی و یا حتی منزجر کننده. در این میان سکانسی از فیلم تبلیغاتی مرحوم هاشمی در سال ۸۴ که دختری در حال شعر خواندن و خود مرحوم هاشمی در آن بازی میکردند تا سالها اسباب خنده جامعه را فراهم میکرد. اما همه این تصاویر و خاطرات در برابر مستند تبلیغاتی دکتر قاضیزاده جرقههای کوچکی بیش نیستند. مستندی نزدیک به سی دقیقهای که تک تک ثانیههای آن سوژه افکار عمومی در فضای مجازی واقع شده است.
از نظر راهبردی به دلیل مشغله زیاد شهروندان در دنیای مدرن، دیگر کمتر مجالی برای مطالعه برنامه و پیام یک نامزد باقی منده است و افراد ترجیح میدهند تا آنچه که یک نامزد برای ارائه به آنها دارد در قالب یک فیلم کوتاه و با سرعت به آنها انتقال دهد تا در مورد آن تصمیم بگیرند. محبوبیت شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام در میان جامعه نیز به همین دلیل است و اهمیت راهبردی یک فیلم مستند در انتخابات نیز در همین جا روشن میشود.
اما از نظر فنی یک فیلم تبلیغاتی باید از ویژگیهای مشخصی برخوردار باشد که بدون آنها موفق نخواهد بود. ارایه یک ایده خلاقانه که بتواند پیام انتخاباتی یک نامزد را در ذهن مخاطب حک کند نخستین ویژگی مهم یک فیلم انتخاباتی خوب است. البته درباره مستند قاضیزداه بیشتر مشکل از نبود ایده خلاقانه فراتر است و در واقع گره اصلی کمپین او اساسا نداشتن پیام انتخاباتی است، چه رسد به اینکه بخواهد آن پیام را در ذهن مخاطب حک کند.
گنجاندن زیباییهای دیداری و شنیداری که موافق سلیقه مخاطب باشد نیز از دیگر ویژگیهای فنی فیلم تبلیغاتی است که مستند قاضیزاده به شدت از آن دور است. در عصری که مخاطب بهترین فیلمهای روز دنیا را به راحتی در دسترس دارد، راضی کردن چشمان او کار چندان سادهای نیست. در مستند آقای دکتر هیچ جذابیت دیداری و شنیداری خاصی وجود ندارد. آنچه در فیلم دیده میشود حضور بی امان قاضیزاده در همه سکانسهای فیلم است که تقریبا در همه موارد نیز به عنوان بازیگر ظاهر شده است.
نکتهای که به آن هیچ توجهی نشده است اینکه نامزدهای انتخاباتی افرادی سیاستمدارند نه هنرپیشه! و نمیتوان از آنها انتظار بازی داشت و برایشان دیالوگ نوشت و اگر کارگردانی بر این کار اصرار ورزد، نتیجه بسیار منفی خواهد شد. در فیلمهای تبلیغاتی موفق معمولا نامزدها کمتر دیده میشوند و اثرشان در فیلم نامحسوس است و بیشتر به پیام اصلی کمپین و انتقال ماهرانه آن پرداخته میشود. اگر هم نامزد حضوری داشته باشد، معمولا در چارچوب همان رفتار همیشگی اوست و یا حتی از فیلمهای آرشیوی وی در موقعیتهای مختلف به صورت روزمره گرفته شده استفاده میشود.
شناخت ذهنیت مخاطبان و انتقال پیام به نحوی که از فیلتر ذهنی مخاطب عبور کند از دیگر شاخصهای مهم فنی فیلمهای تبلیغاتی است
داشتن سناریوی قوی و هماهنگ با هدف کمپین و عوامل حرفهای برای تولید و تدوین نیز از دیگر مسایل مهم است که در مورد سناریو کاملا روشن است که هیچ ایدهای وجوده ندارد و شعارهایی بدون جذابیت تبدیل به فیلمنامه شدهاند. درباره بخش تولید و تدوین نیز بهتر است اهل فن اظهار نظر کنند، اما از دید تماشاگر عادی فیلم هیچ جذابیتی ندارد و بیشتر مضحک است تا جلب کننده توجهات.
شاید یکی از دلایل ضعف عمومی همه فیلمهای مستند انتخاباتی در ایران زمان کم برای تولید آن باشد.