تدابیر لازم برای پشتیبانی و آمادهسازی تیمهای ملی اعزامی به بازیهای المپیک از سوی وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک انجام شده تا مسئولیت نتایج تیمها به دوش فدراسیونها و کادر فنی بیفتد.
بر هیچ کسی پنهان نیست که «المپیک» تنها یک رویداد ورزشی به حساب نمیآید، رویداد فرا ورزشی با ابعاد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است که موفقیت در آن میتواند وجه جهانی یک کشور را به طور کلی تغییر داده و حتی به اصطلاح زیر و رو کند.
از همین رو چگونگی حضور در این آوردگاهِ همه گیر یکی از دغدغههای اصلی و همیشگی در میان مدیران ورزش است به گونهای که بخش قابل توجهی از هزینهها و انرژی سالانه آنها را به خود اختصاص میدهد تا در پایان یک دوره چهار ساله بتوانند نتیجهگیری دلخواهی از آن داشته باشند.
در ایران هم اهمیت این رویداد عظیم و تاریخی مورد غفلت نبوده است. البته اگرچه دیر اما برای هر دوره المپیک تمرکز اصلی در برنامهریزی ها و فعالیتهای مدیران بر روی آن قرار گرفته تا حداقل از عملکرد و مدالآوری ورزشکارانمان در آن به عنوان نمرهای برای ارزیابی مدیریت خود بهره ببرند.
برای این دوره بازیهای المپیک اما شرایط متفاوتتر از همیشه بود از این حیث که به نسبت ادوار گذشته رسیدگی بهتر و جامعتری به وضعیت المپینها صورت گرفت و همین مسئله قاعدتاً باید باعث جابهجایی بار مسئولیت و پاسخگویی از مدیران بالادستی به مدیران پایینتر شود.
گام حرفهای که برای المپیک برداشته شد
موفقیت کاروان ورزش کشورها در میدان بزرگ المپیک در گرو عوامل داخلی و خارجی زیادی است. برای کشوری مانند ایران که دست ورزش آن از خیلی فاکتورهای خارجی همچنان کوتاه است، فاکتورهای داخلی مهمترین سکوی پرتاب برای موفقیت و خودی نشان دادن در المپیک به حساب میآید.
برنامهریزی صحیح، اردوهای منظم، توجه به رشتههای پرمدال، مدیریت استعدادیابی، توجه به آموزش مربیان و شاخصههای مدیریتی از جمله عوامل داخلی تعیین کننده هستند و البته مسائل مالی؛ حتی بیراه نیست اگر مدعی شد تمام عوامل داخلی در امتداد فراهم بودن بودجه کافی قابلیت عملیاتی شدن پیدا میکنند، فاکتوری که برای دوره جدید بازیهای المپیک به موقع، کامل، درست و حرفهای مهیا و تامین شد و همین مسئله عمده تفاوت اقدامات مدیریتی برای این دوره بازیها نسبت به ادوار گذشته را شامل میشود.
چشم ورزشیها از پول سیر شد
در اولویت بندی عوامل داخلی تاثیرگذار در موفقیت ورزشکاران «حمایت مالی» یکی از بالاترین رتبهها را دارد به خصوص برای ورزشکاران ایرانی و مربیان و مدیران نزدیک به آنها که همیشه بابت مسائل مالی و کمبودهایشان گله مند بودند و هر بار در توجیه ناکامی و عملکرد ناخوشایندشان، بر طبل بی پولی میکوبیدند.
در واقع «کمبودهای مالی» و دست و پایی که از مدیران فدراسیونها، مربیان و ورزشکاران برای اجرای خیلی از برنامهها میبست، دمِ دستی ترین، کارآمدترین و قابل توجیهترین ابزار بود برای آنها تا گناه ناکامیها را از گردن خود ساقط کنند و توپ آن را به زمین مدیران بالادستی بیندازند.
این حربه اما برای المپیک تابستانی پیش رو پاسخگو نخواهد بود وقتی که تمام اقدامات در جهت حل و فصل مشکل همیشگی بوده است؛ مرور آنچه در راستای حمایت مالی از ورزشیها در آستانه المپیک شد تکرار مکررات است اما یادآوری واریز حقوق ماهیانه ۵ میلیون تومانی به حساب مسافران توکیو – برای مدت یک سال و نیم-، پرداخت ۱۰ هزار، ۵ هزار و ۳.۵۰۰ هزار دلار به عنوان پاداش پای سکو – از طرف کمیته ملی المپیک- و تصویب پاداش ۲ میلیارد، ۱.۲۵۰ میلیارد و ۷۰ میلیارد تومان برای مدالآوران – از طرف وزارت ورزش- لازم است برای اثبات این ادعا.
این پشتیبانیها البته جدا از حمایت مالی مستقیم کمیته ملی المپیک از فدراسیونهاست به گونهای که این کمیته هنوز سومین ماه سال به پایان نرسیده ۵۰ درصد بودجه مصوب فدراسیونها را پرداخت کرده و حتی بودجه رشتهای مانند کشتی که روی پُرمدالی آن حساب شده را از ۴ به ۶ میلیارد تومان افزایش یافته است.
اقدامات وزارت ورزش هم در حمایت از فدراسیونها دست کم از کمیته ملی المپیک نداشته است. این وزارتخانه هم به کشتی بودجه مازاد ۱۰ میلیارد تومانی اختصاص داده است.
در این میان از بودجه تخصیصی مجلس که برای اولین بار انجام شد و حمایتهای مالیِ جانبی کمیته نباید غافل شد وقتی قرار است پیمانه اعتبارات ورزش در آستانه المپیک و سبک و سنگینی آن نسبت به همیشه سنجیده شود.
مقایسه رقم پاداشهای مصوب و مقایسه آن با ادوار گذشته با توجه به نرخ تورم امروز در این گزارش نمیگنجد اما آنچه مسلم است برای نخستین بار است که همه کار انجام شد تا چشم ورزشیها در آستانه المپیک از پول سیر شود تا تمرکزشان را از این فاکتور تعیین کننده بردارند و روی نتیجهگیری متمرکز شوند.
همه مسئولیتها روی دوش فدراسیونهاست
طبیعی است که بودجه و تامین به موقع و به اندازه آن تنها فاکتور تعیین کننده در موفقیت ورزشی نیست آنگونه که بگوییم هر چقدر برای ورزشکار یا تیمی بیشتر هزینه شده باشد، شانس نتیجهگیری بیشتر میشود اما به هر حال امروز کمبودی که همیشه دست و پای ورزشکاران، مربیان و مدیرانشان را در اجرای برنامهها و پیشبرد اهداف میبست، تا حد خیلی زیادی مرتفع شده است.
انگیزههای مالی محرکی بسیار قوی برای فعالیتهای انسان محسوب میشوند چرا که امروزه بسیاری از مشکلات و نیازهای انسان به واسطه پول و منابع مالی برطرف میشوند. مدیران ارشد ورزش به ویژه در کمیته ملی المپیک به این نیاز ورزشیها در آستانه المپیک به درستی پاسخ دادند و اینگونه حقِ خود را به گردن آنها ادا کردهاند.
حالا فدراسیونها میمانند و مربیان و ورزشکارانشان و از طرفی میدان المپیک که تعیین کننده عیار آنها خواهد بود. طبیعی است اگر موفقیتی حاصل شود در راستای تمام اقدامات المپیکی است و پاسخی خواهد بود به حمایتهای دور و نزدیکی که از اعضای کاروان اعزامی به عمل آمده است. برای ناکامیهای احتمالی اما هیچ توجیهی نخواهد بود مگر آنکه شرایطی خاص و استثنایی باعث رقم خوردن آن شده باشد.
در هر صورت اینکه باری که باید برای المپیک و توسط مدیران ارشد ورزش برداشته میشد، به مقصد هم رسیده است. از اینجا به بعد همه مسئولیتها متوجه خود فدراسیونهاست و نمایندگان اعزامی آنها.