به گزارش باطن، عوض شدن جايگاه نقش مطالبهگری و پاسخگویی در روابط مردم با دولتمردان انتقادها نسبت به اظهارات و رفتارهای نادرست برخی مقامهای مسئول را افزایش داده است. فرار از پاسخگویی اگر تا پیش از این گلایه عمده مردم نسبت به مدیران ارشد کشور بود، پاسخهای عجيب ، دور از ذهن و خارج از اصول اخلاقی نیز بر آن اضافه شده است. در دسترس بودن شبکههای اجتماعی طی سالهای اخیر بسترساز تعبیر «تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد» شدند و وسوسه جذابیتهای بیامان فضای مجازی، بسیاری از مدیران را هم به شوق سخنوری و کامنتگذاری آوردند؛ برخی درنهایت به دام ارزیابی عملکردشان در مواجهه با مردم افتادند و برخی به ورطه خروج از چارچوبهای ادب و انضباط در گفتار و رفتار غلطیدند. توییت عجیب و غریب و آمیخته به توهین کیانوش جهانپور رئیس مرکز اطلاعرسانی وزارت بهداشت در مواجهه با موج انتقادات مردمی نسبت به سردرگمی واکسیناسیون عمومی کرونا در کشور و نحوه نشستن عيسي كلانتري رئيس سازمان محيط زيست در مقابل خبرنگاران نجات يافته از سانحه واژگوني اتوبوسي در اروميه دو نمونه ي متاخر آزمون شفافیت پیش پای باطن برخی دیدگاههای مدیریتی کشور بود: مسئول مطالبه میکند و مردم مواخذه میشوند! این اقبال مقام و مدیر قبلی بود که در دنیای عاری از شبکههای اجتماعی قاعده بر سکوت و مصلحت بر نگه داشتن راز و سر کلام پس پرده بود.
از حرام لقمه تا پفیوز!
یک خط توییت و چند ده ثانیه فیلم بسیاری از مقامات را طی سالهای گذشته به نقد کلام و رفتارشان کشید و عذرخواهی کرده و نکرده آنها را مجاب به رعایت شان جایگاهشان و بازگشت به جایگاه پاسخگویی مقابل ملت کرد. مورد مناقشهبرانگیز جهانپور از آنجا شروع شد که در توییتی استیصال مردم در واکسیناسیون کرونا و انتقاداتشان به تندی جواب داد و نوشت «آسترزنکا مورد تایید WHO است چرا نمی آورید؟ آسترزنکا مرجوعی برخی کشورها است چرا می آورید؟ مجوز بدهید آسترزنکا بیاوریم برای کارگران، 250 هزار تومان، هزینه را کارفرما میدهد! بعد: چرا آسترزنکا3 دلار! است و واکسن ایرانی 8 دلار؟ مرحوم شریعتی بخطا جای دگر درپی پفیوزان تاریخ میگشت.»
فرار رو به جلوی جهانپور بلافاصله با یادآوری مردم خطاب به او درباره یک مسئله مهمتر روبرو شد که چرا وعده سعید نمکی وزیر بهداشت و مقام مافوق او مبنی بر واکسیناسیون 14میلیون نفری مردم تا پایان خردادماه محقق نشد؟ چرا جایگاه پاسخگویی و مطالبهگری عوض شده است و گلایههای مردم با توهین جواب داده میشود؟
این آش آنقدر شور بود که اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور را نیز به واکنش مقابل رئیس مرکز اطلاعرسانی وزارت بهداشت واداشت. او در توییتی گفت: واکسیناسیون رایگان عمومی دغدغهای همگانی و انتظاری به حق است. شایسته نیست با ابهامها و انتقادها در رسانهها و افکار عمومی با کم تحملی و اهانت برخورد کرد. علیرضا معزی معاون اطلاعرسانی و ارتباطات دفتر رییسجمهوری خطاب به جهانپور توییتی منتشر کرد و نوشت: مسؤولیت و پاسخگویی، نیازمند کرنش در برابر افکار عمومی است. در ایرانی که گرفتار جنگ تحریمی بوده و مبتلا به زلزله و سیل و کرونا، این کرنش باید مسؤولانهتر و عمیقتر باشد. در برابر مردم نجیبی که جان و روانشان در تهدید است حتی اگر مقصر نباشیم هرگز حق نداریم طلبکار باشیم. مصطفی معین وزیر علوم دولت اصلاحات نیز در اینستاگرام خود با اشاره به واکسیناسیون بسیار ضعیف کرونا در ایران نوشت: «پفیوز» در فرهنگ دهخدا به معنی «سست و ضعیف و بیکاره و پخمه» است! حال باید دید که آیا کاربرد این واژه، شایسته چه کسانی است، مردم بیپناه و غیرمصون در برابر پاندمی کووید-۱۹ یا مدیرانی که غیر از بیکفایتی و ضعف مدیریت، اندوخته دیگری به جز توهم دانایی، بیادبی، طلبکاری از مردم، تبختر و تملق چیزی در بساط ندارند! تاکنون فقط 1.2 درصد از مردم ایران دو دوز واکسن کرونا را دریافت کرده و مصونیت یافتهاند در صورتی که میانگین جهانی آن به 17.2 درصد رسیده است! این چه افتخاری است که ایران در بین کل کشورهای منطقه نیز آخرین رتبه را در زمینه واکسیناسیون عمومی دارد! عباس عبدی چهره فعال رسانهای نیز در همان توییتر به سخن جهانپور واکنش نشان داد و نوشت «حتي اگر بتوان فرض کرد که تصادفات و نبودن واکسن و… ناشی از قصور وکوتاهی یا موانعی خارج از اراده باشد، ولی زشتی کلام مسئولین، آگاهانه و مصداقی از تقصیر آنان است. اگر آقای روحانی دستور اخراج این مقام وزارت بهداشت و درمان را ندهد، رفتارش متوجه کلیت دولت اوست.»
تشدید سطح رنجش برخی چهرهها و کارگزاران پیش از این در مواجهه غلامعلی حدادعادل رئیس فرهنگستان ادب فارسی با یک شوخی و بکارگیری ادبیاتی در چنین سطح آشکار شده بود. او گفته بود برخی حرام لقمه بهدروغ از طرف او واژه «کشلقمه» را معادل فارسی «پیتزا» معرفی کردند!
فضای مجازی رفتار مدیران و مقامات ارشد را نیز به ارزیابی هر چه بیشتر عموم مردم گذاشته است. زبان بدن و کلام عیسی کلانتری رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در مواجهه با داغدیدگان سقوط اتوبوس حامل خبرنگاران سفر ارومیه این حادثه را دردناکتر کرد. او حتی از فیلم گرفتن گلایههای یکی از مادران خبرنگاران حادثهدیده نیز ناراضی بود و تصاویر فرم بدنی راحت و لم داده او بر روی یک صندلی انتقادات بسیار زیادی را در نوع مواجهه یه کارگزار دولتی با حادثهای از این دست برانگیخت. بسیاری از مردم با قرار دادن برش تصویر بیخیال کلانتری و صندلیاش روی عکسهای معضلات محیط زیستی کشور همچون آتشسوزی و تخریب جنگلها مدیریت او را به نیش و کنایه گرفتند!
این رفتارها قبل از این نیز مسبوق به سابقه بودند و واکنشهای تند و تیزی را در شبکههای اجتماعی به همراه داشتند. حوادث و بلایا بهویژه محک جدی مقامات و مدیران در نحوه رفتارشان با مردم بودهاند. تصویر حضور اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور که با کفش به داخل چادر یکی از زلزلهزدگان استان کرمانشاه در سال96 رفته بود انتقادات زیادی را نسبت به نحوه برخورد فرادستی و پاییندستی کارگزار و مردم برانگیخت. همان سال حسن قاضیزاده هاشمی وزیر وقت بهداشت وقتی پیرمردی به علت دردها و بیماری خواهان امکانات فیزیوتراپی در بجستان خراسان رضوی شد، پاسخ داد: این که فیزیوتراپی نمیخواهد، خودت بمال!
2سال بعد در حادثه سیل فروردینماه خوزستان، وقتی غلامرضا شریعتی استاندار سابق با گلایههای یک شهروند مصیبتزده روبرو میشود که «شما برا عربها کاری میکنید یا فقط سوریه؟» با تندی و عتاب پاسخ میدهد که «حرف بیربط نزن؛ آدم مخالف نظام بیتربیت برو، تا ندادم…» نحوه مواجهه برخی وزرا و اعضای هیات دولت همچون پرت کردن میکروفون خبرنگاران نیز حکایت از ضرورت یک بازنگری جدی در الگوی رفتار کارگزار با مردم داشت. این جمله برخی کسبه قدیم که «حق با مشتری است» شاید جان کلام اصلاح ذهن حکمرانی برخی مقامات نسبت به جایگاه خودشان در مواجهه با مردم نیز باشد. مطالبه مردم حتی اگر حاجت و بهانه مناسبی هم نداشته باشد، اصل پاسخگویی، رواداری و حفظ حرمت و شان جایگاه پاسخگویی مقام و مسئول را نفی نمیکند. آرامش باشد یا طوفان حوادث کارگزار حاکمیتی برای مردم توضیح میدهد و سعی در اقناع آنها میکند.