بهنام صمدی، فعال و تحلیلگر بورس راه حل الزام شرکتهای بورسی به واریز سود سهامداران از طریق سامانه سجام را، اصلاح قانون ۹۰ سالهی تجارت میداند. وی معتقد است شرکتهای بورسی دستورالعملهای سازمان بورس را جدی نمیگیرند.
قانونی که فرانسویها ۹۰ سال پیش نوشتن و باید اصلاح شود
صمدی در ابتدای اظهارات خود ضمن بیان انتقاداتی نسبت به قانون تجارت گفت: قانون تجارتی که در کشور ما در حال اجرا است حدود ۹۰ سال پیش توسط فرانسویها نوشته شده است. این قانون در اصل قانون کارآمدی است ولی برای زمانی است که تجهیزات و امکانات، بسیار ابتدایی و ارتباطات بسیار ضعیف بوده است. به همین دلیل امکان واریز سریع و برخط سود برای سهامداران وجود نداشته است. لذا در این قانون به شرکتها فرصت داده شده است تا ۸ ماه بعد از برگزاری جلسه مجمع عمومیشان، سود را برای سهامداران واریز کنند.
وی افزود: علاوه بر این ۸ ماه، در قانون تجارت به شرکتها سه ماه فرصت داده شده است که بعد از پایان سال مالیشان جلسه مجمع عمومی را برگزار کنند. البته بسیاری از شرکتها این مهلت سه ماهه را رعایت نکرده و چهار ماه بعد از پایان سال مالی خود، مجمع را برگزار میکنند. اگر به اطلاعیههای شرکتها دقت کنید متوجه میشود که اکثر شرکتها سی و یک تیر جلسهی مجمع عمومی را برگزار میکنند. یعنی عملاً شرکتها میتوانند یک سال بعد از پایان سال مالی سود را به سهامداران پرداخت کنند. با وضعیت تورمی که در کشور ما وجود دارد ارزش پول طی یکسال کاهش پیدا میکند.
شرکتها، دستورالعملهای سازمان بورس را جدی نمیگیرند
این فعال بازار بورس در خصوص الزامی بودن حضور شرکتها در سامانه سجام گفت: در قانون تجارت هیچ بندی وجود ندارد که شرکتها را موظف کرده باشد سود را به شکل مشخصی واریز کنند.
صمدی افزود: بلخره این قانون ۹۰ سال پیش تدوین شده است و در آن زمان، بانک بدین شکل کنونی وجود نداشته است و یا ابزار الکترونیکی به صورت فعلی پیشرفت نکرده بود که بخواهند شرکتها را موظف به پرداخت الکترونیکی سود سهامداران در مدت کوتاهتری بکنند.
این تحلیلگر بازار سرمایه در ادامه گفت: به همین دلیل است که در اینجا یک خلأ قانونی به وجود آمده است و برای الزام شرکتها به پرداخت سود از طریق سجام باید قانون تجارت اصلاح شود. البته اصلاح قانون تجارت مدتهاست که در دستورکار نمایندگان مجلس شورای اسلامی است ولی تاکنون به نتیجه نرسیده است.
صمدی در خصوص دستورالعمل انضباطی ناشران پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، که شرکتهای بورسی را ملزم به واریز سود سهامداران کرده است، اظهار داشت: شرکتها به این دستورالعمل اهمیت نمیدهند. دستورالعملهایی که سازمان بورس مینویسد الزامآور نیست و شورای عالی بورس هم اگر مصوبهای دارد باز هم شرکتها اهمیت نمیدهند. آن چیزی که اهمیت دارد قانون است. مجلس باید قانون وضع کرده و یا قانون تجارت را اصلاح کند.
سجام، در ظاهر حاکمیتی و در عمل خصوصی است
بهنام صمدی در بخش دیگری از سخنان خود ضمن بیان نکاتی پیرامون شرکت سرمایهگذاری مرکزی، گفت: یک نکتهی دیگری که خیلی مهم است و خیلیها نمیدانند این است که شرکت سرمایهگذاری مرکزی که متولی اصلی اجرای سجام است، در ظاهر یک شرکت حاکمیتی است ولی در واقعیت اینگونه نیست و بررسی سهامداران اصلی این شرکت نشان میدهد که خصوصی است. شرکت بورس نیز سهامدار شرکت سپردهگذار مرکزی است ولی به هر حال این شرکت خصوصی حساب میشود.
وی افزود: خصوصی بودن این شرکت دو ایراد اساسی دارد. اول اینکه این شرکت به دنبال منافع خود است و به همین دلیل در سامانه سجام کارمزدهای مختلف و متعددی از سهامداران گرفته میشود. مثلا برای ویرایش حساب بانکی هم شما باید کارمزد پرداخت کنی. کجای دنیا به این شکل است؟ مسئلهی دوم هم این است که اطلاعات مربوط به ۵۰ میلیون سهامدار نباید در دست یک شرکت خصوصی باشد. بنابراین سامانه سجام باید ذیل خود سازمان بورس به یک سامانه حاکمیتی تبدیل شود.
محدودیت در واریز برای سامانه سجام
صمدی در ادامه انتقادات خود نسبت به سامانه سجام اظهار داشت: یک محدودهای هم سامانهی سجام در واریز دارد. سامانه سجام میتوانند در روز فقط برای چهارصد هزار حساب بانکی مبلغی را واریز کنند. البته گویا آقای عشقی، رئيس سازمان بورس، نامهنگاری با بانک مرکزی کرده است که محدودیت چهارصد هزار تراکنش را حل کند. اما هنوز این محدودیت وجود دارد.
صمدی در ادامه گفت: در حال حاضر شرکتهای بورسی به سامانه مراجعه کرده و میخواهند سود مجمع را واریز کنند ولی به آنها برای یک ماه دیگر نوبت میدهند. برخی از شرکتها میلیونها نفر سهامدار دارند و واریز سود این تعداد از افراد بسیار میتواند زمانبر باشد.
شرکتها در پی ماندن سود سهامداران در حسابشان هستند
صمدی در خصوص علت عدم تمایل شرکتهای بورسی به واریز سود سهامداران از طریق سامانه سجام گفت: شرکتهای بورسی دنبال آن هستند که سود سهامداران در حسابهای شرکت مانده و رسوب کند. به عنوان مثال فرض بکنید سود تقسیمی متعلق به سهامدار یک شرکتی ده هزار تومان است.
این تحلیگر بازار سرمایه افزود: این سهامدار با در نظر گرفتن ترافیک و آلودگی هوا و … به این نتیجه میرسد برای او صرف ندارد که به دنبال دریافت سود برود. ممکن است این مبلغ برای یک نفر سهامداران زیاد نباشد ولی وقتی میلیونها سهامدار چنین تصمیمی بگیرند مبلغ قابل توجهی پول در حساب شرکت باقی میماند. لذا شرکت تمایل ندارد سود را به راحتی و مستقیم برای سهامداران واریز کند.