کاش همه با هم استعفا می دادید

جلسه سرنوشت‌ساز هیات رییسه فدراسیون فوتبال با دستور «عزل موقت شهاب‌الدین عزیزی خادم» برگزار شد. پشت این ماجرا برخی نهادهای خارج از فوتبال به همراه رسانه‌های وابسته که پشت سر پیاده‌نظامی تحت عنوان اعضای هیات رییسه قرار دارند از خارج فوتبال تلاش دارند مدیر فدراسیون را عوض کنند؛ آن هم نه برای حل مشکلات که صرفا برای منافع خوشان.

دلایل عزل عزیزی خادم

۱- حذف سرخابی‌ها از آسیا. این مورد یکی از دلایل برکناری رییس فدراسیون فوتبال عنوان شده. در کنار عزیزی خادم، وزارت ورزش و دولت هم در حذف دو باشگاه مقصر بوده‌اند، حتی بیشتر از فدراسیون، آن‌هم نه فقط دولت سیزدهم و حمید سجادی. این برمی‌گردد به ۴۲ سال مدیریت دولتی در ورزش ایران. در صورت عزل عزیزی خادم هیات رییسه فدراسیون این تضمین را می‌دهند که سال بعد سرخابی‌ها خصوصی شده باشند و بدون مشکل راهی مسابقات لیگ قهرمانان آسیا شوند؟

۲- تصویب اساسنامه فدراسیون. بند یک اساسنامه فدراسیون فوتبال در رابطه با ماهیت فدراسیون که در مجمع عمومی سال گذشته به تصویب رسید هنوز در پیچ و خم مجلس گیر کرده و حالا مشخص شده دلیل این گیر کردن امتیازگیری برخی نمایندگان از فدراسیون بوده. مشاور حقوقی فدراسیون ماه گذشته برمبنای یک رای دیوان عدالت اداری به فیفا نامه زد که موضوع حل شده و نیازی به مصوبه مجلس نیست. اقدامی که عصبانیت مجلس و هیات رییسه فدراسیون را به دنبال داشت. مجلس احساس کرد به نوعی دور خورده است. اگر عزیزی خادم عزل شود دو حالت پیش می‌آید؛ یا سرپرست جدید فدراسیون فوتبال باید به فیفا نامه بزند که نامه مشاور حقوقی سابق فدراسیون اشتباه بوده و فیفا باید منتظر تایید مجلس ایران باشد یا واکنشی نشان ندهد که یعنی اساسنامه براساس همان رای دیوان تصویب شده. در حالت دوم یعنی موردی که بابت آن عزیزی خادم برکنار شده دروغی بیش نبوده. در حالت اول باید پرسید آیا هیات رییسه با نمایندگانی که به‌شدت دنبال برکناری عزیزی خادم هستند به توافق نهانی دست یافته؟ آیا راستینه و فروردین دو نماینده مخالف عزیزی خادم در مجلس به هیات رییسه فدراسیون فوتبال قول داده‌اند که در صورت رفتن عزیزی خادم پیگیر تصویب اساسنامه خواهند شد و آن را تا تاریخ ۱۰ اسفند که ضرب‌الاجل فیفاست به سرانجام می‌رسانند؟ چون به هر حال این مشکلی است که وجود دارد و درنهایت باید با آن مواجه شد. هر اتفاقی هم در مدیریت فوتبال ایران رخ بدهد اساسنامه فدراسیون باید تصویب شده باشد.

۳- شفافیت نداشتن صورت‌های مالی فدراسیون. نکته بسیار مهمی که نه تنها در فدراسیون فوتبال که در بیشتر نهادهای این مملکت وجود دارد. در چند روز گذشته مخالفان عزیزی خادم در هیات رییسه چند بار شفاف نبودن صورت‌های مالی را عنوان کرده‌اند اما توضیح بیشتری در این زمینه ارایه نشده. یعنی معلوم نیست منظور از شفاف نبودن صورت‌های مالی دقیقا چیست.

۴- نکات دیگری مثل ارتباط با جادوگر فعالیت‌های اقتصادی مشکوک خودرای بودن و چیزهایی از این دست هم مطرح شده که ممکن است درست باشند و ممکن است نباشند. برخی از اینها مثل خودرای بودن غیرقابل اندازه‌گیری است و برخی مثل فعالیت‌های اقتصادی مشکوک نیازمند ارایه سند و مدرک.

به نظر می‌رسد با عزل رییس فدراسیون هیچ کدام از مشکلات یاد شده لااقل در کوتاه‌مدت برطرف نمی‌شوند. حل مشکل سرخابی‌ها هم فقط از عهده دولت و خصوصی‌سازی دو باشگاه برمی‌آید و سرپرست جدید فدراسیون کاری از پیش نخواهد برد،  در مورد تصویب اساسنامه هم که اگر واقعا توافق نانوشته‌ای میان نمایندگان مجلس و اعضای هیات رییسه شکل گرفته باشد بار دیگر باید گفت جای تاسف است که مجلس شورای اسلامی که در راس امور است این‌چنین بازیچه اهداف کودکانه قرار می‌گیرد.

طبق معمول سوال مهم‌تر از تغییر سیستم این است که آلترناتیو چیست و چه چیزی قرار است جایگزین شود. این روزها همه دوست دارند که عزیزی خادم با مجموعه‌ای از باگ‌ها تخلفات کم‌کاری‌ها و باندبازی‌ها از ریاست فدراسیون فوتبال عزل شود اما انگار کسی نمی‌داند که در چند ماه آینده قرار است چه اتفاقی برای فوتبال ایران رخ دهد جز همان‌ها که در حال چیدن سناریو هستند. آنها که قرار است اداره فوتبال را به دست بگیرند تا صرفا این خودشان باشند که اشتباهات را مرتکب شوند.

نظرات (0)
افزودن نظر