برای امثال تاج زاده ها، تفاوتی نمی کند که یک روز بر روی منتقدین نظام و ولایت فقیه تیغ بکشند و روز دیگر بر علیه آن. رادیکال ها همواره می خواهند مطرح باشند. نگاه ها به دهان آنها باشدو از تعجب متحیر بماند.
تاج زاده ها امروز از اساس تئوری ولایت فقیه و جمهوری اسلامی را بر نمی تابند و به این سوال مهم پاسخ نمیدهند که اگر این اساس، همان اساس سابق و اولیه است، پس چرا چنین دوگانگی در مشی فکری آنها وجود دارد؟ پاسخ رادیکال ها فقط یک جمله است؛ قبلا اشتباه کردیم! اگر چنین است، چگونه می توان به این افراد اعتماد کرد؟
ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری این افراد نیز از پارادوکس های قابل توجه است. کسی که بخش های اصولی قانون اساسی فعلی را قبول ندارد، چگونه به خود این جسارت را روا میدارد که در سمت دومین شخص کشور قرار گیرد؟ این تناقص، نشان از عدم صداقت به مبانی نظری خودشان است. بیانیه های انتخاباتی این افراد نوعی کودتای قانونی محسوب می شود که هیچ محلی از اعراب در قاموس سیاسی ندارد. به تعبیر دیگر میخواهند با ساز و کارهای بخشی از این قانون اساسی، قدرت را بدست گیرند و قسمت دیگر قانون اساسی را که قبول ندارند، تغییر دهند.
این سخن به معنای عدم اعتقاد به تمامیت قانون اساسی است. رادیکال ها می توانند با قانون اساسی کشور موافق نباشند. اما نمیتوانند با استناد به آن به قدرت برسند و آن را منهدم کنند.
حالا باید به رمز حمله به نظارت استصوابی طی سال های گذشته پی برد. زیرا این نظارت ها موجب عدم تائید صلاحیت افرادی که اساساً به این ساختار اعتقاد ندارند می شود. رادیکال ها می دانند که نباید تائید صلاحیت شوند اما به هر حال تریبونی برای به نمایش گذاشتن بی صداقتی های فکری خود پیدا می کنند.
منبع: الف