موضوعی که در انتخابات ریاست جمهوری اخیر بر خلاف دوره های پیشین که امری حاشیه ای بود، مانند متن انتخابات مورد توجه کارشناسان و صاحبنظران قرار گرفت میزان بالای آرای باطله بود که حدود ۱۳ درصد کل آرای ریخته شده به صندوقهای رأی را به خود اختصاص داده بود. بر این اساس آرای باطله مأخوذه 3.740.688 رأی بود که در جایگاه دوم قرار گرفت. نکته جالب آنکه در انتخابات شوراها در برخی از شهرها، آرای باطله در رتبه اول قرار گرفت.
مطابق ماده 25 قانون انتخابات ریاست جمهوری، آراء غیرقابلخواندن، آرایی که از طریق خریدوفروش بهدستآمده باشد، آرایی که دارای نام رأیدهنده یا امضاء یا اثرانگشت وی باشد، آرایی که کلاً حاوی اسامی غیر از نامزدهای تأییدشده باشد و آرایی که سفید به صندوق ریخته شده باشد جزء آرای باطله بهحساب میآیند.
از زمان اعلام نتایج، اظهارنظرهای فراوانی درباره دلایل افزایش آرای باطله بیان شد اما آیتالله خامنهای روز دوشنبه 7 تیرماه در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه از آرای باطله تحلیلی ارائه دادند که نیازمند توجه و تأمل بیشتری است.
رهبر انقلاب فرمودند: «آنکسی که میآید در شعبهی رأیگیری میخواهد رأی بدهد، با صندوق قهر نکرده، میخواهد رأی بدهد، نگاه میکند میبیند شخصی که قبول دارد در این مجموعهی نامزدها نیست، خب این چهکار کند؟ میتواند قهر کند بگوید حالا که شخص موردنظر من در فهرست این نامزدها نیست من رأی نمیدهم، میتواند برود، اگر قهر نکرد، نرفت و رأی داد و اسم همان شخص را نوشت که این میشود آراء باطل یا رأی سفید انداخت، پس این پیداست که به صندوق رأی علاقهمند است، پیداست که با صندوق رأی قهر نکرده، پیداست که بهنظام علاقهمند است».
با توجه به تحلیل ارائهشده از سوی رهبر انقلاب درباره آرای باطله میتوان بیان داشت فردی که پای صندوق رأی حاضر میشود حتماً طرفدار و معتقد بهنظام جمهوری اسلامی است اما فردی که به معیارها و ویژگیهای وی نزدیک باشد در فهرست نامزدهای انتخاباتی وجود نداشته است. دراینبین بر اساس تحلیل فوق میتوان عملکرد شورای نگهبان را نیز مورد ارزیابی قرار داد که اگر احتمالاً در ماجرای احراز صلاحیت بهطور مطلوبتری برخورد میشد احتمالاً آرای باطله کمتری به صندوقهای رأی ریخته میشد. البته عملکرد شورای نگهبان در انتخابات ریاست جمهوری اخیر موردنقد برخی دلسوزان نظام جمهوری اسلامی نیز قرارگرفته است.
اگر قرار باشد بهصورت دقیقتری آرای باطله تحلیل شود ضرورت دارد تا دقیقاً ترکیب آرای باطله نیز موردتوجه قرار گیرد. احتمالاً آرایی در صندوقهای اشتباهی انداختهشدهاند، درصدی از آنها سفید است، درصدی غلط و ناخوانا و احتمالاً اسامی دیگری خارج از فهرست نامزدها نیز در برگههای رأی نوشتهشده باشد که اگر قرار باشد نظر جامعتری دراینباره ارائه داد حتماً این مسئله نیز باید موردتوجه قرار گیرد.
مسئله دیگری که میباید در کنار آرای باطله مورد تحلیل قرار گیرد عدم مشارکت 51 درصدی واجدان شرایط است که ضرورت دارد به آن نیز توجه شود. البته در این دوره از رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری، فضاسازی سنگینی توسط رسانههای معاند صورت گرفت تا مردم را از رأی دادن منصرف نمایند. در خارج از کشور نیز بهصورت وحشیانه به افرادی که قرار بود در انتخابات شرکت کنند حمله میشد. به این ها باید موضوع کرونا را نیز اضافه کرد.
مسئلهای که از این به بعد میباید بیشتر موردتوجه قرار گیرد این است که آرای باطله در انتخابات بعدی بهویژه انتخابات ریاست جمهوری به کدام سمت گرایش خواهند داشت؟. آیا در چهار سال آینده نیز میزان زیادی رأی باطله به صندوق ریخته خواهد شد یا آرا به سمت رأی ایجابی حرکت میکنند و از یکی از نامزدها حمایت میکنند یا حتی ممکن است به سمت عدم مشارکت در انتخابات بروند.
بنابراین با این توضیحات میتوان گفت سالهای آینده و عملکرد مسئولان و نهادهای مختلف علیالخصوص دولت تأثیر بسزایی در تعیین رفتار آرای افرادی که در این دوره رأی باطله دادهاند داشته باشد.