یکی از مهمترین عناصر حکمرانی وجود رسانه های موثر جهت اقنای افکار عمومی در حوزه های تصمیم سازی و تصمیم گیری در سطوح بالای حاکمیتی است.امروز انقلاب در کنار فشارها و تنگناهای اقتصادی با جنگ تمام عیار رسانه ای روبرو شده است تا آنجا که رهبر انقلاب در بیانیه گام دوم به آن اشاره کرده و در خصوص آن می فرمایند : ” در طول این چهل سال -و اکنون مانند همیشه- سیاست تبلیغی و رسانهای دشمن و فعّالترین برنامههای آن، مأیوسسازی مردم و حتّی مسئولان و مدیران ما از آینده است. خبرهای دروغ، تحلیلهای مغرضانه، وارونه نشان دادن واقعیّتها، پنهان کردن جلوههای امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن یا انکار محسّنات بزرگ، برنامهی همیشگی هزاران رسانهی صوتی و تصویری و اینترنتی دشمنان ملّت ایران است؛ و البتّه دنبالههای آنان در داخل کشور نیز قابل مشاهدهاند که با استفاده از آزادیها در خدمت دشمن حرکت میکنند. شما جوانان باید پیشگام در شکستن این محاصرهی تبلیغاتی باشید. در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید. ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانید. این نخستین و ریشهایترین جهاد شما است.”
اکنون که با توجه به بیانیه گام دوم ، انقلاب وارد دوّمین مرحلهی خودسازی و جامعهپردازی و تمدّنسازی شده است بی شک وجود یک بازوی توانمند رسانه ای در جهت پیشبرد اهداف انقلاب در گام دوم به عنوان محور رسانه ای و تبلیغاتی انقلاب بیش از پیش احساس می شود و خلا این بازوی رسانه ای ممکن است اهداف گام دوم را با چالش های متعددی مواجه نماید.
بنابراین ایجاد یک نظام رسانه ای جدید با نظمی نو باید در اولویت اقدمات رسانه ملی قرار گیرد. نظام رسانه ای که می تواند مرکز رشد و توسعه فکری و فرهنگی اقشار مختلف جامعه قرار گیرد. رسانه ملی در این پیچ سخت تاریخی با انتخابی روبرو است. انتخابی که اگر چیزی جز صدای عدالت خواهی و حق طلبی انقلاب باشد قطعا مسیری در بیراهه خواهد بود و حاصل آن اتلاف منابع ملی خواهد شد.
و اما در آغاز نخستین سال های گام دوم انقلاب اخیرا شاهد تغییر رئیس سازمان صدا و سیما بودیم. این تغییر را به فال نیک می گیریم و به بیان برخی از موضوعات مهم از دیدگاه یک مخاطب رسانه ملی که دستی هم در فعالیت های فرهنگی دارد می پردازم.
همانگونه که اشاره شد امروز با یکی از بزرگترین جنگ های تبلیغاتی علیه ملتی مواجه شده ایم که مظلومانه در طول چهار دهه تنها به دنبال استقلال و آزادی خویش بوده است. این به رسمیت نشناختن نظم نوین جهانی و استعمارگری استعمارگران در طول این سال ها و مقاومت جانانه ملت بزرگ ایران باعث شد که بسیج عمومی و بی سابقه علیه افکار عمومی یک ملت از طریق تمام ظرفیت های رسانه ای ایجاد شود.
در کنار همه این پلیدیها، در داخل کشور نیز در طول همه این سال ها افراد و جریان هایی با استفاده از ظرفیت های مدیریتی و رسانه ای به تبلیغ و تکثیر تفکرات جریان لیبرال در همه عرصه ای اقتصادی ، فرهنگی و سیاسی پرداختند که از بد حادثه بسیار موفق عمل کردند. بودند افرادی که بی توجه به مقاومت ملی مردم و مشکلات اقتصادی ناشی از سو مدیریت و تحریم به چپاول اموال مردم و از همه مهمتر اعتماد مردم پرداختند.
امروز رسانه ملی در جهت مقابله با همه خباثت های خارجی ، خیانت های داخلی و فساد های اقتصادی عده ای، وظیفه ای بزرگ بر عهده دارد و هزار راه نرفته، که باید سریع و چابک با هدف حفظ نظام طی نماید.
اولین گام رسانه ملی باید ترمیم اعتماد عمومی به رسانه باشد. رسانه ملی باید به ایجاد جایگاه مرجعیت خبری بپردازد و این نکته میسر نیست جز با افزایش اعتماد عمومی و قطعا معاونت سیاسی صدا و سیما وظیفه حساسی را در قبال این موضوع خواهد داشت. خبر رسانی سریع ، چابک ، بدون لکنت ، مستقل و صحیح می تواند در این راه پر مخاطره موثر باشد.
دوم اینکه رسانه ملی باید سخنگوی نظام و مبلغ اهداف آن باشد نه دولت ها. قرار نیست رسانه ملی نقش روابط عمومی یک دولت را بازی کند و در مقابل ضعف ها و ناکارآمدی های دولت ها سکوت کند بلکه باید به نفع نظام و آرمان عدالت خواهی انقلاب در مقابل ناکارآمدی ها ایستادگی کند.
به همین دلیل پیشنهاد می گردد رسانه ملی با در اختیار گذاشتن یک شبکه تلوزیونی تحت عنوان شبکه دولت و با مدیریت دولت به بیان خواسته ها و تجربیات و عملکرد دولت براساس ضوابط رسانه همانند روزنامه و خبرگزاری دولت بپردازد تا ازین پس رسانه ملی با مدنظر قرار دادن آرمان های انقلاب و بیانیه گام دوم به انجام وظائف ذاتی خود بپردازد.
سوم، کارکرد مهم رسانه ملی در مبارزه با فساد است.
رسانه ملی باید همانند نورافکنی قدرتمند با استفاده از انبوه خبرنگاران و شهروند خبرنگاران به درون زوایای تاریک مدیریت ها و حیف و میل ها رود و عرصه را بر مفسدان هر روز تنگتر نماید.
چهارم، در حوزه فرهنگ است. مهترین وظیفه یک رسانه در ابعاد ملی فرهنگ سازی است و به تعبیر مقام معظم رهبری در حکم آقای جبلی رسانه دانشگاهی برای ارتقاء سطح آگاهی و معرفت عمومی و هدایت فرهنگی، تقویت روحیه و احساس هویت ملی و انقلابی، ترویجِ سبک زندگی اسلامی-ایرانی، و افزایش همبستگی ملی است.
رسانه ملی باید خط دهی عرصه فرهنگ عمومی را به عهده داشته باشد و زمینه ساز گفتمان های جدید سبک زندگی در لایه های مختلف اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی باشد نه مقلد و مروج سبک زندگی بخشی از جامعه. رسانه ملی به معنای واقعی کلمه باید آوردگاه سبک زندگی ایرانی اسلامی باشد و مروج فرهنگ در همه ابعاد.
و البته باید اذعان نمود حرکت در مسیر عدالت خواهی بسیار دشوار و پر چالش است و قطعا آنچه ما در نوشته ها مطالبه می کنیم اجرای آن در عرصه مدیریت سخت و دشوارخواهد بود ولی حرکت در این مسیر می تواند باعث افزایش جایگاه رسانه در میان اقشار مختلف جامعه شود که قطعا خود در آینده به ایجاد یک مرجعیت رسانه ای در شان نظام و انقلاب منجر خواهد شد که در این صورت هزاران راه نرفته به آسانی قابل پیمودن خواهد شد.
مهدی گمرکی