رویه های خصمانه چند وقت اخیر دولت آذربایجان و شخص “الهام علیاف” رئیس جمهور این کشور علیه ایران، در درازمدت، با خسارت هایی جدی برای این کشور همراه خواهد بود. این در حالی است که الهام علیاف، سرخوش از پیروزی اخیر آذربایجان در جنگ اخیر کشورش با ارمنستان و در عین حال تکیه بیش از حد به اسرائیل، رویکردهایی با افق دیدِ کوتاه مدت را مد نظر قرار داده که این مساله برای باکو، به شدت هزینهزا خواهد بود.
“الهام علیاف” رئیس جمهور آذربایجان و دولت وی، در مدت اخیر دست به اقدامات تنش زای زیادی علیه ایران زده اند. اینطور به نظر می رسد که آذربایجان مخصوصا پس از کسب پیروزی در جنگ اخیرِ قرهباغ با ارمنستان، در حالِ نمایشِ روند جدیدی در عرصه سیاست خارجی و رویکردهای خود در منطقه است که نقطه بنیادین و اساسی آن بر توسعه مراوداتِ باکو با رقبا و به ویژه دشمنان ایران نظیر رژیم صهیونیستی استوار است و سعی دارد آذربایجان را که کشوری با اکثریتِ شیعی است، تا حد زیادی از ایران و نوعِ خاص اسلام سیاسی که این کشور آن را نمایندگی می کند، دور نماید.
در این راستا، پس از تنش های اخیر در روابط ایران و آذربایجان در پیِ اقدام دولت آذربایجان در ایجاد مشکل برای راننده کامیون های ایرانی که از یک مسیر ترانزیتی جهت وارد شدن به خاک ارمنستان استفاده می کردند و در عین حال، لفاظی های برخی مقام های آذربایجانی علیه کشورمان، شاهد دستگیری دو تن از چهره های مذهبی شیعی آذربایجان یعنی “ایلگار ابراهیم اوغلو” امام جمعه سابق باکو و “سردار بابائف” از مدیران برجسته یکی از سایت های معروف مذهبی آذربایجان بوده ایم. این دو فرد در ایران تحصیلات دینی خود را به انجام رسانده اند و برخی ناظران و تحلیلگران بر این باورند که بازداشت این افراد احتمالا با طرح اتهامات علیه آن ها به دلیل ارتباطاتشان با ایران صورت گرفته است. در این رابطه، امام جمعه سابق باکو اندکی پس از بازداشت و بازجویی از وی آزاد شد اما سردا بابائف، از سوی مقام های آذربایجانی به “خیانت” علیه آذربایجان متهم شده و بسیاری بر این باورند که وی مدت زیادی را بایستی در حبس(و حتی احتمال صدور احکام قضایی سنگین تر نیز علیه وی وجود دارد) بگذراند.
مجموع این رویه ها از سوی دولت آذربایجان نشان می دهند که اساسا دولتِ علیاف مایل به تنش زدایی با ایران نیست. با این حال، به سه دلیلِ عمده، تنش زایی با ایران در بلند مدت به نفع آذربایجان نخواهد بود.
1: آذربایجان و تشدید احتمال شکل گیری جریان های ضددولتی در آینده
ایران سال هاست که با چالش های جدی در مرزهای جنوبی خود و به ویژه در منطقه خلیج فارس و دریای عمان دست و پنجه نرم می کند و چندان بر منطقه قفقاز متمرکز نبوده است. با این حال، در شرایط کنونی، کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس تا حد زیادی راه تنش زدایی با ایران را در پیش گرفته اند و دولت “ابراهیم رئیسی” نیز توسعه روابط با همسایگان را در دستور کار قرار داده است. در این فضا، تهران تا حدی این فرصت را یافته تا بار دیگر با دقت و تمرکز بیشتری بر منطقه قفقاز متمرکز شود.
در این چهارچوب، جوسازی های اخیر آذربایجان علیه ایران، مخصوصا با توجه به اینکه اغلبِ جمعیت کشور آذربایجان شیعه هستند و نسبت به توسعه روابط آشکار و پنهان کشورشان با اسرائیل اعتراض دارند، در نهایت میتواند به ظهور و اوج گیری گروه های مقاومت جدید، این مرتبه در خاک آذربایجان منجر شود. در این رابطه به طور خاص شاهد بودیم که اندکی پس از تنشزایی های اخیر دولت آذربایجان علیه ایران، یک گروه مقاومت اسلامی با نامِ “حسینیون” در خاک آذربایجان اعلام موجودیت کرد که این مساله توجهات زیادی را در آذربایجان و همچنین در عرصه های منطقه ای و بین المللی به خود جلب کرده است.
اگرچه به احتمال زیاد گروه مذکور هنوز در مراحل اولیه خود قرار دارد، با این حال اگر بنا باشد دولت علی اف سرخوش از پیروزی اخیر خود در جنگ با ارمنستان، بر شدت روابط با اسرائیل بیفزاید و سیاست های ضدایرانی خود را نیز تشدید کند، احتمال اینکه گروه هایی نظیر حسینیون و همچنین دیگر گروه های مقاومت در آذربایجان رشد و توسعه پیدا کنند، زیاد است. امری که می تواند در دراز مدت حامل خسارت های زیادی برای دولت آذربایجان باشد.
2: کنشگری مولفه “تاریخ” علیه دولت آذربایجان
مردم آذربایجان پیوندهای فرهنگی و تاریخی عمیقی با ایران دارند که دلیل اصلی این مساله نیز این است که آذربایجان، زمانی جزئی از خاک ایران بوده و ایران همچون سرزمین مادری برای آذربایجانی ها است. در این چهارچوب، پیوندهای مشترک و گسترده تاریخی میان ملت های ایران و آذربایجان، عملا موجب می شود تا در برهه های حساساس تاریخی و در مواردی که اصطکاکاتی با سرزمین مادری(ایران) ایجاد می شود، مردم(آذربایجان) به ریشههای تاریخی خود رجوع کنند.
این مساله همانطور که پیشتر گفته شد در شرایطی که دولت آذربایجان با رژیم هایی نظیر اسرائیل به توسعه روابط می پردازد، می تواند موجب نزدیکی و نَه دوری آذربایجانی ها با ایران شود. از این رو، تاکیدات دولت آذربایجان بر گسستن پیوندهای تاریخی و فرهنگی میان دو ملت، در دراز مدت تبعات معکوسی را از خود برجا خواهد گذاشت و در نهایت دو ملت را به یکدیگر نزدیک و آن ها را در مقابل جبهه ای قرار خواهد داد که به دنبال ایجاد فاصله میان ایران و آذربایجان هستند. این مساله مخصوصا با توجه به اینکه ایران هیچگاه به استقلال و تمامیت ارضی آذربایجان بی احترامی نکرده و خواستار روابط دوستانه با این کشور و مردم آن بوده، بیش از پیش تقویت می شود.
3: مولفه بازدارندگیِ قابل توجه ایران در برابر دولت آذربایجان
یکی دیگر از مولفه هایی که در تحلیل تنش آفرینی های دولت آذربایجان علیه ایران بایستی مورد توجهِ رهبران آذربایجان قرار گیرد این است که ایران از توان بازدارندگی قابل توجهی جهت مقابله با هرگونه تنش آفرینی گسترده باکو علیه خود برخوردار است. از سویی، ایران جهت مقابله با رویه های دولت آذربایجان در فراهم ساختن زمینه برای توسعه نفوذ اسرائیل در خاک خود نیز از ابزارهای قابل توجهی برخوردار است که بکارگیری آن ها علیه آذربایجان، هزینه های سنگینی را برای این کشور به دنبال خواهد داشت.
ایران در زمینه قدرت موشکی، پهپادی و همچنین توان دریایی و نیروی زمینی نیز برتری قابل توجهی را در برابر آذربایجان دارد که تمامی این مسائل بازدارندگی موثری را در برابر رویه های خطرناک احتمالی دولت الهام علیاف ایجاد می کنند. البته که آذربایجان با رویه های ضدایرانی خود، عملا موجب شد تا روابط ایران و ارمنستان نیز توسعه یابد. مساله ای که می تواند در نوع خود به تقویت هر چه بیشتر ارمنستان از جانب ایران در حوزه های مختلف منجر شود. موضوعی که کاملا برای آذربایجان هزینه زا است.
در کنار همه این موارد، ایران در پیِ تنشآفرینی های اخیر آذربایجان علیه خود، تا حد زیادی در مورد کریدورها و مسیرهای تعامل تجاری خود با منطقه قفقاز نیز تجدیدنظر کرده و سعی دارد تا مسیرهای جایگزینی را در این رابطه با همکاری ارمنستان ایجاد کند. امری که تا حد زیادی آذربایجان را از درآمدها و منافع ترانزیتی که میتوانست از سوی ایران از آن ها برخوردار شود نیز محروم خواهد کرد.