عکس 20 مرداد 1400 دو دیپلمات ارشد به گونهای است که یادآور عکس تاریخی رهبران شان در 78 سال قبل -سال 1322 خورشیدی- با حضور ژوزف استالین، فرانکیلن روزولت و وینستون چرچیل رهبران شوروی، آمریکا و بریتانیا در جریان جنگ با آلمان هیتلری باشد و به همین خاطر صندلی وسط، خالی است چون آمریکا 42 سال است در ایران سفیر ندارد اما همین صندلی خالی یعنی قصدشان بی هیچ شک و شبهه شبیه سازی آن عکس تاریخی بوده و به آن میبالند. در مقام تحقیر ایران بوده یا یادآوری پیروزی و دوستی دو رقیب در جنگ جهانگیر دوم را اما باید خود توضیح دهند.
محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی نیز واکنش شدیدی به این اقدام خارج از ادب دیپلماتیک نشان داده و در توئیتی هشدارآمیز، خواستار عذرخواهی فوری این دو سفیر شد.
همچنین محمدجواد ظریف در پاسخ به توئیت روز چهارشنبه سفارت روسیه در ایران که در آن سفیر روسیه و سفیر انگلیس عکسی از دوران اشغال ایران را در باغ سفارت روسیه بازسازی کردهاند، نوشت:
امروز عکسی فوقالعاده نامناسب مشاهده کردم.
لازم است یادآور شوم که اوت ۲۰۲۱، نه اوت ۱۹۴۱ است و نه دسامبر ۱۹۴۳.
مردم ایران نشان دادهاند – از جمله در طول مذاکرات برجام – که سرنوشت آنها هرگز نمیتواند برآمده از تصمیمات سفارتهای خارجی یا قدرتهای خارجی باشد.
ظریف به تاریخ اشغال کشورمان توسط نیروهای شوروی و انگلیس و همچنین مذاکرات مخفیانه سران آمریکا و آن دو کشور در تهران اشاره کرده است.
ماجرای نوز چیست؟
ژوزف نوز (به فرانسوی: Joseph Naus) مشهور به مسیو نوز (۳۰ مارس ۱۸۴۹ — ۱۶ ژوئیه ۱۹۲۰)یکی از مقامهای گمرکی اهل بلژیک بود که در دوران مظفرالدین شاه قاجار به وزارت کل گمرکات ایران رسید.
گفته میشود موسیو نوز در امور مالی، تجاری و گمرکات ایران بدون هیچ بازخواستی یا مسئولیتی اختیار مطلق داشته است و مطابق مدارکی که پس از عزل او (در اثر فشار نمایندگان مجلس دوره اول) به دست آمده بود، سوء استفادههای بزرگی هم از خزانه کرده بود.
وی با استفاده از نفوذ خود به نفع روسها در امور اقتصادی و حتی سیاسی ایران اعمال نفوذ میکرد
در ماه محرم سال ۱۳۲۳ قمری برابر ۱۲۸۴ خورشیدی عکسی از نوز به دستآمد که در میهمانی بالماسکه، لباس روحانیون ایران را پوشیدهبود و عمامه بهسر داشت. این عکس به میرزا مصطفی آشتیانی رسید، تکثیر شد و در میان مردم پخش شد.
آیتالله سید عبدالله بهبهانی، به این ماجرا واکنش نشان داد. وی در کلاسهای درس و بالای منبر از «توهین به مذهب» میگفت و خواستار برکناری نوز و عینالدوله شد.
بهبهانی در ششمین جلسهٔ انجمن مخفی به تاریخ ۱۲ محرم ۱۳۲۳ در خانهٔ خویش به منبر رفت و از وضع گمرک و قوانینی که نوز برای دریافت عوارضی مقرر داشته، آزار مسلمانان در مرزها و استخدام یهودیان به جای مسلمانان در گمرک انتقاد کرد. او همچنین در سخنرانی به عکس اشاره کرد و گفت که نوز «مسلمانان را به استهزاء گرفته» و «کمر اسلام را شکسته». وی در پایان از شاه خواست که نوز را به دلیل خیانت اخراج کند.
عینالدوله بدین گفتهها بیاعتنایی کرد و پاسخ داشت «چون ملاها خواهان عزل او هستند او را نگهمیدارد» و بر اعتبارش افزود. بازرگانها در اعتراض به بستنشینی در شاهعبدالعظیم پرداختند و محمدعلی میرزای ولیعهد، آیتالله بهبهانی را موقتاً قانع کرد که نوز برکنار خواهدشد.
در این میان، این واقعه و چند رویداد دیگر آیتالله سید محمد طباطبایی را به بهبهانی نزدیکتر کرد. این اتحاد، از دید احمد کسروی و ناظمالاسلام کرمانی ریشهٔ انقلاب مشروطه بود.
پشت پرده عکس جنجالی سفرای روسیه و انگلیس چیست؟
در نگاه اول و غالب، البته این برداشت منفی صورت میپذیرد که روسیه و بریتانیا همچنان نگاه استعماری به ایران دارند و می خواهند دوران اشغال پس از جنگ دوم جهانی را یادآور شوند و در یک کلمه ایرانیان را تحقیر کنند و جای آمریکا را هم خالی گذاشتهاند! (کنفرانس تهران البته رخداد مهمی بود ولی چون پیشتر اطلاع نداده بودند و پادشاه جوان ایران را تحویل نگرفتند و تنها استالین حاضر به ملاقاتی کوتاه با او شد و اساساً کاری به میزبان نداشتند حمل بر تحقیر شد.
امام خمینی یک بار و در دیدار با خانوادۀ مرحوم طالقانی در شهریور 1358 به بیان خاطرات خود از شنیدههای مربوط به این سفر در آن زمان پرداخت تا در نقد کمونیستها که طالقانی را با روحانیون دیگر متفاوت دانسته و می ستودند، یادآور شود رفتار استالین هم تحقیر آمیز بوده است. رهبر فقید انقلاب در سال 1322 چهل و یک ساله بوده است).
با این حال بعید نیست خود سفرا در پاسخ به اعتراض رسمی وزارت خارجه و احضار احتمالی و در مقام توجیه بگویند قصد تحقیر و یادآوری دوران اشغال را نداشتهاند چرا که اشغال مربوط به شهریور 20 و چند ماه بعد از آن بوده حال آن که به ابتکار محمد علی فروغی نخستوزیر وقت و برای آن که انگ اشغال از ایران زدوده شود و پس از پایان جنگ ایران را ترک کنند و سابقه و شایبۀ گرایش ایران به آلمان هیتلری هم از میان برود قرار داد سهجانبهای با شوروی و انگلیس امضا شد و در واقع ایران از موضع بی طرف یا اشغال شده خارج شد و به متفقین پیوست.
به عبارت دیگر سفرای روس و انگلیس میتوانند بگویند این عکس یادآور ماه های اولیۀ اشغال نیست چون دو سال و چند ماه بعد به پایتخت متحد خود آمدند و ایران چنان که در خاطرات چرچیل هم آمده پل پیروزی شد و صندلی خالی وسط هم برای شبیه سازی عکس است نه تحقیر.
در خاطرۀ ایرانیان اما پیوستن به متفقین نیز همراهی با انگلیس دانسته میشود. به همین خاطر در بهمن 1320 خورشیدی وقتی فروغی نخستوزیر در مجلس شورای ملی دربارۀ همین پیمان سه جانبه و ضرورت آن و حتی با ایالات متحده سخن می گفت فردی با نام خانوادگی « روشن » از میان تماشاگران مجلس سنگی به سوی ذکاءالملک پرتاب کرد و به فاصلۀ کوتاهی شعاع الدین قهرمانی متخلص به پرتو قطعه ای ساخت که بر سر زبانها افتاد:
فروغی با کلوخِ حیلۀ خویش
سرِ ملت شکست و گفت: جنگ است!
حریفی بر سرش سنگی زد و گفت
کلوخ انداز را پاداش، سنگ است!
شاعر دیگری هم در قطعهای گفت:
چراغ بخت فروغی که دامنآلوده است
فدای «روشن» بی باکِ پاکدامن باد!
آن ماجرا البته کار را متوقف نکرد. فروغی را به بیرون مجلس منتقل کردند تا اگر زخمی برداشته بهبود یابد اما آسیب جدی ندیده بود و در برگشت گفت: «جملۀ معترضهای بود، گذشت». ذکاء المک البته آن قدر زنده نماند که سران سه کشور را میزبانی کند و ببیند نه تنها استالین و چرچیل که جمهوری آمریکا هم به تهران آمده است.
با این اوصاف پس از آن پیمان، ایران حسب ظاهر دیگر در اشغال نبوده چون با متفقین پیمان بسته بود و با این نگاه نه آن عکس تحقیر آمیز است نه این عکس.
با نگاه منفی اما انگلیس و روس پیمان با ایران را از این رو بستند که هزینههایشان را دولت ایران به مثابه میزبان تأمین کند و به همین خاطر دکتر حسین فاطمی مقاله تندی در روزنامۀ «باختر» نوشت.
پس قضاوت دربارۀ آن عکس و این عکس به نوع نگاه ما به پیمان سه جانبه ایران و روس و انگلیس بستگی دارد.
اگر این پیمان را باور داشته باشیم و تحمیلی ندانیم و به ابتکار فروغی نسبت دهیم سه رهبر به خاک کشور دوست خود آمدند که قرار بود راه ارسال تجهیزات و امکانات انگلیسی ها به روس ها در مقابل نازی ها شود و سرانجام پل پیروزی لقب گرفت و اگر آن پیمان را هم استعماری و برای نپذیرفتن هزینه ها و بدهکار کردن بیشتر ایران بدانیم ایران همچنان و در عالم واقع در اشغال بوده ولو حسب ظاهر با متفقین پیمان بسته باشد و اکنون نیز به آن میبالند. مثل این که سفیر کنونی آلمان در پاریس کنار برج ایفل با همان حالت فاتحانۀ هیتلر عکس یادگاری بگیرد!
البته اگر روس ها و انگلیس ها بخواهند بگویند قصد تحقیر نداشتهاند باید گفت در همان جنگ جهانی به خاطر حضور تحمیلی آنها مواد غذایی دچار کمبود شد و در برخی جاها به قحطی انجامید و اگر به ایران نه به چشم اشغال شده که به دیدۀ متحد مینگریستند چرا از دخالت دست برنداشتند و روسها پس از جنگ هم نمیخواستند بروند و انگلیسها بر سر نفت آن ماجراها را پدید آوردند؟
«عکس سفیران» محتوای ضدایرانی ندارد