پس از انتقاداتی که به مناظرههای اول و دوم شد، قرار بود مناظره سوم به موضوع دغدغههای مردم بپردازد اما این مناظره هم بیشتر تبدیل به صحنهای برای تسویه حسابهای شخصی نامزدها شد.
هر چهار سال یکبار که قرار است انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود، پس از تائید صلاحیت نامزدها، همه جا صحبت از برگزاری مناظرههاست و یکی از جذابترین برنامههای صداوسیما برای عموم مردم و حتی رسانههای خارجی است. انگار از همان ابتدای مشخص شدن نامزدهای ریاست جمهوری همه منتظرند ببینند در مناظرهها چه اتفاقی قرار است بیفتد و با اینکه در فاصله میان تائید صلاحیت نامزدها تا روز برگزاری انتخابات برنامههای تلویزیونی زیادی پخش میشود، اما مناظره به خاطر ذات جنجالی که دارد برای مردم جذاب و دیدنی تر است اما چرا؟
در تعریفی که از مناظره در فرهنگ علوم سیاسی آقابخشی و افشاریراد آمده، مناظره گفتگوی دو یا چند نفر درباره موضوعی است که بحث کنندگان در آن اتفاقنظر نداشته باشند. بر این اساس در مناظره هرکس میکوشد تا با آوردن دلایل و شواهد، نظر خود را ثابت کند. بحث باید قواعد مشخص داشته باشد تا آشکار شود که نتیجه چیست. شرایط یک بحث جدی آن است که: الف) دو حکم متقابل مورد نزاع منطقی فرمولبندی شود تا معلوم گردد بحث بر سر چیست و تزهای متضاد کدام است. ب) نفر اول، استدلالات خود را به سود حکم خود بیان کند. پ) نفر دوم، آن استدلالات را میپذیرد یا رد میکند و استدلالات اضافی خود را میافزاید ت) این جریان تا زمانی که ضرورت دارد ادامه مییابد. دو طرف بحث، باید دقیق و صبور باشند. سخن یکدیگر را یادداشت کنند و یا به خاطر بسپارند و در هر نکتهای که به توافق رسیدند اعلام نمایند و آن را از جریان بحث خارج سازند تا بار بحث سبکتر شود. دیگران نیز با توجه به جروبحث حق را از باطل تمیز دهند و تصورات صحیح را از ناصحیح بازشناسند.
بگذریم از اینکه مناظراتی که در این سالها از تلویزیون پخش شد تقریباً هیچکدام از این شاخصهها را نداشت اما قرار بود این مناظرهها با هدف اصلی اقناع افکار عمومی برگزار شود به این معنا که مردم با دیدن این مناظرهها در درجه اول تشویق به رای دادن شوند و در درجه دوم بهتر بتوانند تصمیم بگیرند که چه کسی را انتخاب کنند که متاسفانه مناظرهها این دوره از انتخابات ریاست جمهوری این کار را هم نتوانست انجام دهد اما چرا؟
چون صحنه این دوره از مناظرهها همانند دورههای قبلی مناظرهها ریاست جمهوری (در سالهای ۱۳۸۸، ۱۳۹۲، ۱۳۹۶) بیشتر تبدیل شده به مکانی برای تسویه حسابهای شخصی و عقده گشایی دولتمردان نه جایی برای پرداختن به دغدغهها و مشکلات مردم این در حالیست که پس از برگزار دو مناظره اول این دوره از انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ و انتقادات بسیاری که به مدل برگزاری آن شد صداوسیما تصمیم گرفت که مناظره سوم را بدون موضوع برگزار کند و در آن به دغدغههای مردم بپردازد اما در این مناظره هم همانند دو مناظره قبلی مردم نادیده گرفته شدند؛ گویی بیشتر میدان رقابتی فراهم شده بود تا هر نامزدی نامزد دیگری را بیشتر لو دهد بیشتر رای بیاورد و همه آنها فراموش کرده بودند که برای چه به آنجا دعوت شدهاند و قرار بوده راجع به چه صحبت کنند اینکه چرا بنزین گران شد و چرا مردم در بورس ضرر کردند و چه کسی مسبب آن بود مهم است ولی اینکه در وضعیت فعلی و از اینجا به بعد مردم چه کنند طبیعتاً مهمتر است. مردم در وضعیت فعلی مشتاقند بدانند در آینده قرار است چه اتفاقی بیفتد و کسی که میخواهد سکان مملکت را در دست بگیرد قرار است چه کند و اصلاً برای همین چهار ساعت پای مناظره مینشینند وگرنه دعواهای جناحی و شخصی سیاستمداران که همیشه بوده و در شبکههای اجتماعی هم قابل دنبال کردن است.
یکی از مواردی که در سیاستها و ضوابط ناظر بر تولید، تامین و پخش برنامههای انتخاباتی در سال ۱۳۸۵ توسط ریاست سازمان صدا و سیما تعیین شده این است که هر برنامهای که سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در دوران انتخابات میسازد باید در راستای تحقق دو هدف عمده باشد؛ حضور حداکثری مردم در انتخابات و کمک به انتخابات آگاهانه شهروندان و حالا سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که صدا و سیما چقدر به این دو هدف پایبند بوده است؟
بیایید کمی صادق باشیم نمایش پشت صحنه ورود نامزدها به سازمان و پخش موزیک ویدئوهای حماسی و شورآفرین کمکی به حضور حداکثری مردم به صحنه انتخابات مردم نمیکند، چیزی که بیش از همه مردم را تشویق به حضور میکند اقناع مخاطب است اینکه فرد قانع شود باید در تعیین سرنوشت و آینده خود مشارکت کند چون در آن سهم دارد.
اما چرا مناظرهها نتوانست مخاطب و افکار عمومی را اقناع کند و اساساً اقناع یعنی چه؟
در اقناع ما به نوعی دنبال ترغیب مخاطب هستیم. ترغیب هم یعنی آمادهسازی، انگیزهسازی و برانگیختن مخاطبان در راستای متحقق ساختن اهداف. در هیچیک از این مناظرهها چنین اتفاقی نیفتاد چون اساساً چنین بستری فراهم نشد. نه زمان کافی به نامزدها برای بیان اهدافشان به آنها اختصاص داده شد و نه موضوع بحث و سوالات دغدغه روز و مردم بود ضمن اینکه به نظر میآمد ترجیح نامزدها هم این بود که از زمانشان برای تسویه حسابهای شخصی و صحبتهای سیاسی و حرفهای مگو استفاده کنند تا حرفهایی که دغدغه مردم است نتیجه اینکه پس از پایان هر مناظره مردم دلسردتر از قبل میشدند و نتایج نظرسنجیها و پیمایشهای موسسات پس از پخش هر مناظره هم نشان میداد که پخش مناظرهها کمکی به تصمیم و ترغیب آنها به شرکت در انتخابات نکرده است.
انتظار میرود صداوسیما به عنوان یک رسانه ملی که مخاطبان سراسری و گستردهای دارد از همین امروز برای چهار سال آینده و دوره بعد انتخابات ریاست جمهور از الان به فکر طراحی و برنامهریزی اساسی و بهتری برای برگزاری مناظرهها دور بعد ریاست جمهوری باشد تا بار دیگر موجب دلسردی و ناامیدی مردم نشود و بتواند اثربخشی بهتری در حوزه تصمیمگیری و ترغیب مردم به مشارکت در انتخابات و انتخاب بهتر داشته باشد.