نگاه به روند تیم ملی والیبال از المپیک ریو تا امروز نشان میدهد که بیثباتی در مدیریت بزرگترین ضربه را بر پیکره این تیم وارد کرده و مسئولان امر باید برای آینده این مشکل را برطرف کنند.
تیم ملی والیبال ایران نمایش غیرقابل دفاعی در مرحله مقدماتی سومین دوره مسابقات لیگ ملتها داشت اما مقصر این ناکامی را نباید ملیپوشان و یا سرمربی تیم ملی دانست. بلکه مدیریت فدراسیون و تعلل وزیر ورزش دلیل نمایش ضعیف تیم ملی در مسابقات بود.
والیبال ایران پس از ظهور نسل طلایی و پیمودن راه موفقیت در پایان المپیک ریو برخلاف سایر کشورهای قدرتمند دنیای والیبال، راه سراشیبی در پیش گرفت. برنامه بلند مدت، پوست اندازی و تغییر نسل در کشورهای نامدار دنیای والیبال برای چهار سال از المپیک تا المپیک بسته میشود. اما در فدراسیون والیبال این رویه به درستی طی نشد.
در ادامه نگاه کوتاه و مختصری داریم به آنچه که در چهار سال گذشته بر والیبال ایران گذشت تا در نهایت نمایش ضعیف تیم ملی در فاصله یک مانده تا بازی های المپیک نگرانیهای بسیاری را به وجود آورد. نگرانیهایی که به دلیل ناکامی در کسب نتیجه نیست بلکه برای دفاع از نام والیبال ایران است. نسل طلایی والیبال که بازیهای درخشانی در ذهن مردم ایران و جهان گذاشته است اما با بررسی باز یهای اخیر تیم ملی متوجه میشویم که دیگر روحیه جنگندگی در ملی پوشان وجود ندارد و همین باعث نمایش ضعیف آنها شده است. بازیکنانی مانند سعید معروف و محمد موسوی زحمات بسیاری برای والیبال ایران کشیدهاند و نباید بازیکنانی مانند آنها در میدان المپیک شرمنده به نظر برسند.
آنچه گذشت از المپیک ریو تا…
المپیک ریو در شهریور سال ۱۳۹۵ برگزار شد. محمدرضا داورزنی که از سال ۱۳۸۵ سکان هدایت والیبال را دست گرفت یک سال پس از المپیک ریو یعنی بعد از ۱۰ سال با پیشنهاد معاونت ورزش قهرمانی مواجه و والیبال را رها کرد.
والیبال که در مسیر رشد قرار داشت و باید با ثبات مدیریت به کارش ادامه میداد به یکباره به یکی از بی ثبات ترین فدراسیونهای ورزشی تبدیل شد. پس از رفتن داورزنی و مدتها که فدراسیون اسیر سرپرست بود بالاخره احمد ضیایی رئیس فدراسیون شد ولی دوره ریاست ضیایی بسیار کوتاه بود و پس از یک سال ضیایی را به بهانه بازنشستگی از سمتش برکنار کردند.
پس از برکناری غیر قانونی ضیایی توسط وزارت ورزش سریال سرپرستی برای فدراسیون آغاز شد. ۱۰ ماه از برکناری ضیایی گذشت و علی رغم هشدارهای رسانهها و کارشناسان، وزارت ورزش توجهی به برگزاری انتخابات یکی از مهمترین فدراسیونهای ورزشی نکرد و مسعود سلطانی فر، وزیر ورزش حتی رسانهها را متهم به ایجاد حاشیه برای والیبال کرد!
اعتراض کاپیتان زنگ خطر را به صدا در آورد
وزارت ورزش که در حال فراهم کردن شرایط برای بازگشت مجدد داورزنی به والیبال بود بی توجه به والیبال و در پیش بودن المپیک انتخابات را به تعویق میانداخت تا اینکه در اوج مسابقات قهرمانی آسیا که تهران میزبان بود صدای اعتراض سعید معروف، کاپیتان تیم ملی بلند شد. معروف در کنفرانس خبری بعد از بازی با کره جنوبی و راه یابی تیم ایران به فینال مسابقات قهرمانی آسیا به صورت علنی و آشکار نسبت به بلاتکلیفی و بی در و پیکر بودن فدراسیون و جنگ ریاست انتقاد کرد و نشان داد زنگ خطر والیبال که رسانه از آن خبر داده بود مدتها است به صدا در آمده و اگر وزارت ورزش همچنان به دنبال خرید زمان باشد تبعات بدی برای والیبال ایران رقم خواهد خورد.
ترکشهای جنگ بر سر ریاست فدراسیون والیبال به بدنه تیم ملی اصابت کرده بود و کاپیتان با صحبتهایش به مسئولان گوشزد کرد که افتخارات و موفقیتهای والیبال حاصل تلاش و غیرت بازیکنان آن هم به دلیل عشق به مردم کشورشان است و مسئولانی که در عکسهای یادگاری و مصاحبههایشان از تأثیرگذاری برنامههایشان در موفقیت تیم ملی میگویند هیچ نقشی در آن ندارند.
برخلاف تمام ادعاهای داورزنی بالاخره او برای ثبت نام فدراسیون پیشقدم شد. داورزنی بار دیگر وارد میدان شد تا به والیبال سرو سامان دهد اما اقدام او برخلاف اقدامهای گذشته کار آمد نبود.
اشتباه رئیس فدراسیون
داورزنی آبان ۹۸ سه ماه پس از ناکامی تیم ملی در مرحله نخست مسابقات انتخابی المپیک سکان هدایت والیبال را در دست گرفت. والیبال ایران در روسیه شکست را پذیرفت، در آخرین تلاشهایش برای کسب سهمیه باید یک ماه بعد در چین و مسابقات قارهای برای کسب سهمیه مقابل رقبای آسیایی میجنگید. در نهایت تیم ملی در مسابقات بین قاره با هوش سعید معروف در بازی نفسگیر مقابل کره جنوبی پیروز و سهمیه را کسب کرد. شاید اگر تجربه معروف به کار نمیآید شکست اصلی یعنی از دست رفتن المپیک رقم میخورد!
پس از کسب سهمیه ایران، ویروس کرونا در ایران و جهان شیوع پیدا کرد تا بازیهای المپیک یک سال به تعویق بیافتد. پس از تعویق المپیک، داورزنی در اقدامی قرارداد ایگور کولاکوویچ را فسخ کرد تا با دیگر والیبال اسیر سردرگمی شود. پس از تعیین تکلیف رئیس فدراسیون، این بار نوبت به تیم ملی رسید تا سرمربی نداشته باشد. بار دیگر رسانهها و کارشناسان فدراسیون را مورد انتقاد قرار دادند تا هر چه سریعتر تکلیف سرمربی را مشخص کند وتیم ملی بیشتر از این لطمه نبیند. اما گوش شنوایی وجود نداشت و فدراسیون در آرامش به دنبال گزینه نامدار دنیای والیبال بود بدون اینکه بسیاری از موارد مهم را در نظر بگیرد.
عدم توجه به صدای منتقدان
پس از یک سال از برکناری کولاکوویچ زمزمههای حضور الکنو در ایران شکل گرفت. انتخاب الکنو صدای کارشناسان بسیاری را در آورد که با توجه به فرصت زمان کوتاه چند ماه تا المپیک، الکنو علی رغم کارنامه درخشانی که دارد نمیتواند کار بزرگی انجام دهد چرا که زمانی باقی نیست و سیستم والیبال الکنو که از روسیه میآید با سیستم والیبال ایران متفاوت و این ریسک بزرگی است. فدراسیون توجهی به نظرات کارشناسان نکرد و با اوج گرفتن انتقادات در حالی که نظر قطعی خود را برای همکاری الکنو گرفته بود اتاق فکر و کمیته فنی تشکیل داد تا در حقیقت سپر احتمالی ناکامیها را شکل دهد.
مدت زمان کوتاه برای الکنو
لیگ ملتها نخستین رویداد جدی الکنو و تیم ملی بود که پس از دو سال دوری از مسابقات و حضور دو ماهه الکنو باید در آن شرکت میکرد. با شروع لیگ ملتها کم کم صحبتهای کارشناسان رنگ واقعیت به خود گرفت. الکنو با دو مشکل اساسی رو برو شد. الکنو از کشوری آمد که مدرن دنبال میشود یعنی سرویسهای پرشی با دریافتهای عالی در حالی که سرویس پرشی و دریافت دو نقص اساسی والیبال ایران است.
الکنو از جوانانی رونمایی کرد که تخصص خوبی در سرویسهای پرشی دارند و حضورشان در لحظاتی برای تیم ملی کار ساز بود اما کافی خیر. دریافت ایران در مقابل سرویسهای پرشی حریفان توان رقابت نداشت. الکنو در حال پیاده سازی سیستم والیبال مدرن در تیم ملی است اما زمان کافی برای کسب نتیجه وجود ندارد.
شاید بهتر بود مربی مانند الکنو زمانیکه وزارت در برگزاری انتخابات تعلل میکرد در کادر فنی تزریق میشد تا در المپیک نتیجه آن را مشاهده میکردیم. و بهتر این بود که فدراسیون به منتقدان گوش میداد و در این برهه زمانی از مربیانی استفاده میکرد که نزدیک به سیستم والیبال ایران بازی میکنند و این چنین تیم ملی با تغییر سیستم دچار سردرگمی و بهم ریختگی نمیشد.
تزریق روحیه جنگندگی به تیم ملی
با نمایشی که تیم ملی به دلیل تغییر سیستم در مسابقات لیگ ملتها داشت کسب سکوی المپیک دور از دسترس است و شاید معجزه آن را محقق کند. به هر حال فدراسیون در این زمان کوتاه حداقل کاری که باید انجام دهد این است که این بار صدای منتقدان را بشنود و در فرصت زمان باقی مانده تیم ملی را از نظر روحی و ذهنی آماده کند تا آبروی والیبال ایران در المپیک حفظ شود. در حال حاضر باید روحیه جنگندگی بازیکنان به تیم تزریق شود تا والیبال ایران با نشاط تر در المپیک حاضر شود و فارغ از فشار کسب سکو با خیال آسوده برای دفاع از حیثیت والیبال ایران و نام خودشان بازی کنند.
کسب سکو المپیک بدون برنامه ریزی مدون دور از دسترس است و تنها حاصل آن فشار مضاعف بر پیکره تیم ملی است که در لیگ ملتها شاهد بودیم. سکوی المپیک برنامه ریزی بلند و ثبات مدیریت نیاز دارد کاری که قدرتهای این رشته انجام میدهند. با تمرین دو ماه، تغییر سیستم و به کار گرفتن بهترین مربی جهان نمیتوان جبران زمان از دست رفته و عدم برنامه ریزی ها را کرد. حال که نتایج را در لیگ ملتها شاهد بودیم بهتر است فدراسیون هرچه سریعتر و پیش از آغاز تمرینات جلسات ویژه برای ملیپوشان و سرمربی برگزار کند تا تیم از نظر روحی و روانی آماده شود.
محمدرضا داورزنی از مردم به خاطر نتایج تیم ملی عذرخواهی کرد اما این عذرخواهی کافی نیست و بهتر است داورزنی پیش از الکنو در کنفرانس خبری حاضر و پاسخگوی اهالی رسانه باشد چرا که ملیپوشان و سرمربی مقصر بی تدبیری و عدم برنامه ریزی ها نیستند. احتمال میرود پس از المپیک رئیس فدراسیون بار دیگر از والیبال برود و دیگر زمانی برای پاسخگویی نیست!
منبع:مهر