سرمایه مردم همچنان در بورس آب می شود
چه کسی پاسخگوی وضعیت بازار سرمایه است؟

در حالی که کمتر از 3 ماه از آغاز فعالیت دولت سیزدهم سپری می شود، انتقادها از عملکرد این وزارت اقتصاد در حیطه بورس و بازار سرمایه به حدی بالا گرفته که سایر اقدامات موثر و نجاتبخش این وزارتخانه در مدت کوتاه اخیر را کاملا تحت الشعاع قرار داده است. گویی حیطه وظایف وزیر اقتصاد صرفا در حوزه مدیریت بازار سرمایه محدود شده است.
مسلما طرح این مبحث به معنای بی اعتنایی به سرمایه های از دست رفته بسیاری از هموطنان طی یک سال گذشته نیست. این دغدغه کاملا پذیرفته شده است که تعداد زیادی از سرمایه گذاران در این بازار متحمل خسارت شده اند و نگرانی و اعتراض ایشان نیز حتما می بایست مورد توجه قرار گیرد. هرچند که همین امروز شاخص بورس با حدود 1 میلیون و 450 هزار واحد کمی بیشتر از 25 درصد از قله 2 میلیون واحدی خود پایین تر است. بدین معنا که اگر حتی کسی در قله شاخص اقدام به خرید سبد متنوعی از سهام کرده و امروز همچنان سهامدار باشد حدود 25 درصد در پرتفوی خود زیان مشاهده می کند اما بسیاری از سهامدارانی که قبل از جهش غیرمنطقی بورس در سال گذشته در این بازار فعال بودند، امروز علیرغم کاهش قابل توجه شاخص همچنان به اصطلاح در سود هستند.
اما سئوال این است که چرا عده ای، تنها وزیر اقتصاد را موظف به ترمیم وضعیت فعلی بورس می دانند و این انتظار را نیز در جامعه سهامداران بوجود آورده اند که به هر ترتیب، شاخص صعودی شود؟ مگر غیر از این است که فعالان این بازار بر اساس یک تصمیم منطقی و با لحاظ نمودن سود و زیان احتمالی بازار وارد آن شده اند؟
روی سخن با منتقدان و بعضا نمایندگان محترمی است که با علم به واقعیت های بازار سرمایه ایران و شرایط اقتصادی امروز کشور و با اطلاع از نقاط تاریک و ضعف های ساختاری آن در تنور توقعات سهامداران خرد دمیده و انتظارات غیرواقعی را تقویت می کنند. اجازه دهید در انگیزه های پس انتقادات برخی از نمایندگانی که بعضا به اتخاذ مواضع افراطی و غیرواقع بینانه شناخته می شوند, تردید کنیم. بله مسلما بازار سرمایه ایران یک بازار کامل نیست. انحصارطلبی ها، قیمت گذاری های دستوری در صنایع مختلف بورسی، تعارض منافع بین سهامداران حقیقی و حقوقی، نظام معیوب حکمرانی شرکتی و … ضعف هایی است که بعضا سیگنال های غلطی را به سهامداران خرد مخابره می کند. اما آقایان! بدانید این ره که شما می روید به ترکستان است!
بیایید واقع بینانه به موضوع نگاه کنیم. بازار سرمایه با فراز و فرودهای آن معنا پیدا می کند. «نومن ببعض و نکفر ببعض» نباشیم. واقعا چه تصوری از بازار سرمایه داریم؟ آیا بورس را به مثابه کارخانه تولید ثروتی می بینیم که هرگونه سرمایه گذاری در آن در هر زمان صرفا باید توام با کسب سود باشد؟
آیا به این اندیشیده ایم که اگر حتی تحت فشارهای فزاینده موجود، رشد نامعقول و مصنوعی دیگری در بازار رخ دهد، سقوط اجتناب ناپذیر پس از آن می تواند به مراتب از سقوط سال گذشته این بازار سخت تر باشد؟
وزیر اقتصاد در جلسه روز سه شنبه مجلس به درستی تبیین کرد که در نظم طبیعی بازار سرمایه، وزارت اقتصاد متولی شفافیت، نظارت، نقدشوندگی، زیرساخت‌های سالم بازار و … است و فراز و فرود هر یک از شاخص‌های بورس به سیاست‌های دولت و مجلس در بخش‌های صنعتی، بانکی، پالایشی، معدنی، خودرویی و … بستگی دارد. به عبارت دیگر آنچه که وزیر محترم اقتصاد به دلیل جایگاه حاکمیتی خود و شاید تعارف و رودربایستی بیان نکرد آن است که هر مسئولی صرفا در حوزه اختیارات خود پاسخگوست و وزارت اقتصاد نباید پاسخگوی ضعف های ساختاری در سایر حوزه های اقتصادی که تسلطی بر آنها ندارد، یا انتظارات غیرمنطقی برخی از منتقدین نسبت به عملکرد بازار سرمایه باشد. بر پایه همین واقعیت است که پذیرش مسئولیت وزارت اقتصاد در دولت جدید با ویرانه ای که از دولت قبل بر جای مانده بود و با مشکلاتی که به سبب تحریم های ظالمانه آمریکا علیه کشورمان بوجود آمده است، از خودگذشتگی و شجاعت خاصی می طلبید.
البته که وزیر اقتصاد در دایره مسئولیت و اختیارات خود، بایستی پاسخگوی سهامداران و نمایندگان مجلس باشد. اما در چنین شرایطی لازم است تمام ظرفیت دولت و مجلس برای پاسخگویی و حل مشکل به کار گرفته شود. شاید بیشترین مسئولیت متوجه معاون اول رئیس جمهور به عنوان فرمانده ستاد اقتصادی دولت و هماهنگ کننده تمام حوزه های اقتصادی که از بیشترین اختیارات نیز برخوردار است، باشد. معاون اقتصادی رئیس جمهور دستیار اقتصادی ایشان، امروز وظیفه سنگین تری بر عهده دارند. این که مسئولی صرفا مژده خبرهای خوب بدهد و وزیر اقتصاد ضربه گیر اتفاقات ناگوار باشد، تقسیم کار معقولی به نظر نمی رسد.

حمید اسدی

ممکن است شما هم بپسندید
پاسخ دهید

ایمیل شما منتشر نمیشود