گفتوگویی با محمدجواد حقشناس عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی انجام شده است که بخشهای مهم آن در ادامه میآید.
جبهه اصلاحات دلایل عدم موفقیت خود را اعلام کند
– حداقل کاری که جبهه اصلاحات میتواند بکند این است که در خصوص مسئولیتی که نتوانسته آن را به نتیجه برساند، دلایل عدم موفقیت را به جامعهِ هوادار خود اعلام کند یا با خروج داوطلبانه از طریق استعفا، عذرخواهی یا به هر شکل دیگری از گردونه تصمیمسازی خارج شود.
– میتوانیم این نقد را به اصلاحات روا داشته باشیم که نامزد مورد حمایت این جبهه در دوره گذشته انتخابات، ۲۴ میلیون رأی داشته است و امروز ۲۰ میلیون از این تعداد از همراهی با اصلاحات دست برداشتهاند.
کارگزاران به دنبال حمایت از لاریجانی بود
– در روند این انتخابات کارگزاران به عنوان بخشی از جریان میانه که مسئولیتش امروز با غلامحسین کرباسچی است، پشت عبدالناصر همتی قرار گرفت.
– قطعاً اگر لاریجانی در انتخابات حضور داشت کارگزاران به دنبال همتی نمیافتاد و از لاریجانی حمایت میکرد.
مقابل کسانی که میخواستند انتخابات را تحریم کنند، ایستادیم
– دو تفکر از اصلاحات در عرصه باقی ماندند. یک تفکر میگفت نباید در انتخابات شرکت کنیم و اعلام میکرد کاندیدایی نداریم و تفکر دیگر هم میگفت که از یک کاندیدا حمایت میکنیم.
– من به عنوان کسی که ۴۰ سال پای انقلاب ایستادهام، در این دوره با همه آنچه اتفاق افتاده در صف تحریم انتخابات قرار نگرفتم و اعلام کردهام که تحریم راه حل نیست؛ ما باید پای انتخابات بایستیم.
– بهزاد نبوی تا جایی که امکان داشت در مقابل کسانی که میگفتند به انتخابات امید نداریم ایستاد و هنوز هم مورد نقد و گلایه جریان اصلاحطلبی که از ابتدا مخالف حضور در انتخابات بودند قرار دارد.
«ناسا» مبتنی بر رویکرد اصلاحطلبانه نبود
– ساز و کار شورای هماهنگی اصلاحات به هیچ عنوان ساز و کار مناسبی نبوده است.
– اینکه بیاییم شورایی تعریف کنیم که ترکیبی باشد از ۳۱ حزب و بعد برای آن اشخاص حقیقی تعریف کنیم با اساس جریان اصلاحطلبی خوانایی ندارد.
– با چه چارچوبی ۳۱ حزب را کنار ۱۵ نفر شخص حقیقی بنشانیم که نحوه انتخاب این افراد هم ساز و کار و منطق دقیقی هم نداشته است! چطور میشود در چنین مجموعه ۴۵ نفره برای اصلاحات تصمیم گیری کنیم.
– این سازوکار از اساس با رویکرد اصلاحطلبانه که مبتنی بر تقویت تحزب و نهادهای سیاسی بوده هیچ انطباق و انسجامی ندارد و قابل دفاع نیست.
نهاد اجماعساز، فیلتر دیگری بر سر راه نامزدهای اصلاحطلب شد
– سازوکاری که در نهاد اجماع ساز شکل گرفت این بود که قبل از شورای نگهبان خودشان یک فیلتر تعریف کردند، یعنی افرادی که میخواهند ثبت نام کنند اول از فیلتر ما عبور کنند و بعد تازه به سراغ فیلتر شورای نگهبان بروند.
– این فیلترسازی هم با هیچ قاعدهای خوانایی نداشت؛ ما که شورای نگهبان را نقد میکنیم چرا خودمان باید فیلتر دیگری بر سر راه افراد قرار دهیم؟
ناسا از مریخ برای فضای انتخابات تصمیم گیری کرده بود!
– این رویکرد موجب شد عدهای به نهاد بیایند و از آن مجموعه ۱۴ اسم اعلام شد که البته همه آنها اقدام به ثبت نام نکردند، از این تعداد حدود ۹ نفر ثبت نام کردند.
– از این ۹ نفر هیچکس تأیید صلاحیت نشد، گویی که نهاد از مریخ برای فضای انتخابات تصمیم گیری کرده بود و به نظر میرسید هیچ منطقی وجود نداشت.
اصلاحطلبان تا لحظه آخر بلاتکلیف بودند
– بعد از اعلام نظر شورای نگهبان دو نفر در چارچوب اصلاحات قرار میگرفتند؛ حداقل این بود که اولین روز صدا میکردند و تصمیم میگرفتند که آیا به انتخابات ورود میکنیم یا نه و اگر تصمیم به حضور در انتخابات اتخاذ میشد از این دو نفر برنامه و چارچوب میخواستیم.
– باید بررسیهای لازم در مورد دو گزینه اصلاحات در انتخابات انجام میشد و اگر بنا بر حضور در انتخابات بود همه از روز اول محکم و قوی از آنها حمایت میکردیم، نه اینکه تا روز آخر مردم، جریان اصلاحات و این دو کاندیدا بلاتکلیف باشند.
– در پی این بلاتکلیفی برخی احزاب مستقل اظهار نظر کردند و بعضی با هم هماهنگ شدند و عدهای اعلام کردند شرکت نمیکنیم؛ بنابراین تا روز آخر این گیجی و گنگی شرایط سر جای خود باقی ماند و نتیجه این طور رقم خورد.
منبع: مهر