مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی اعلام کرد توزیع سفر بین خانوارها به صورت عادلانهای رخ نداده و این شکاف رفاهی موجب شده تا خانوارهای بیشتری به فکر کاهش هزینههای سفر باشند.
مسیر صحیح توسعه گردشگری، رونق و پایدارسازی گردشگری داخلی است. چرا که اینگونه از گردشگری نسبت به محرکهای منفی رسانهای، مشکلات فصلی بودن تقاضا و تحولات سیاسی و اقتصادی بین المللی، وابستگی کمتری نشان میدهد و بهترین نوع توزیع و بازتولید منابع اقتصادی را ممکن میسازد. متأسفانه در دهههای اخیر جهت گیری مناسبی در مورد سیاستگذاری گردشگری داخلی رخ نداده است و آنچه به عنوان آمار در دسترس است، متأثر از برنامه نبوده است.
گزارش مرکز پژوهشهای مجلس این بار درباره بررسی وضعیت گردشگری داخلی به منظور دستیابی به چالشهای سیاستی این حوزه است در این گزارش آمده که با بررسی دادههای آماری موجود و در دسترس بین ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۸ مشخص شد که هر چند کمیت گردشگری داخلی بیشتر شده است اما از کیفیت آن کاسته شده است. توزیع سفر در بین خانوارها به صورت عادلانهای رخ نداده است و ۳ برابر شدن سرانه سفر خانوارها به واسطه افزایش سفرها برای «خانوارهای سفر کرده» رخ داده است. این شکاف رفاهی موجب شده تا خانوارهای بیشتری به فکر کاهش هزینههای سفر باشند.
بنابراین اقامت در خانه اقوام و دوستان، استفاده بیشتر از وسایل حمل و نقل شخصی، کاهش هزینههای مربوط به خرید سوغاتی و عدم استفاده از تورهای گردشگری نتیجه این وضعیت است که مانع از رخداد پیامدهای مطلوب و مورد انتظار در حوزه گردشگری داخلی شده است. ترسیم وضعیت فعلی نشان میدهد که نقش سیاستگذاری در بخش گردشگری داخلی آنگونه که باید موفق نبوده است. بنابراین تسهیل در توزیع منابع مالی در جامعه میزبان از گردشگری داخلی (که مبتنی بر الگوی اقامت در خانه دوستان و اقوام است)، افزایش کیفیت زندگی گردشگری داخلی، توزیع عادلانه سفر برای گروهها و دهکهای متفاوت جامعه، محورهایی است که نیازمند سیاستگذاری و اقدامات برنامهای است.
در قرن اخیر، گردشگری به عنوان یک مقوله فرهنگی مورد نظر کشورهای مختلف قرار گرفته است و از فعالیتی صرفاً اقتصادی به موضوعی حیاتی برای پیشرفت فرهنگی و اجتماعی جوامع بشری تغییر جایگاه داده است. به شکلی که موضوع اکتشافات فردی، اجتماعی و محیطی برای دستیابی به معنویت، خواستهی گردشگران نوین به حساب میآید (شفیعا و صباغ پور آذریان، ۱۳۹۵). متأسفانه با تأخیر بسیار زیاد، به تازگی در ایران تلاشهایی برای توسعه و بهره برداری اقتصادی و فرهنگی از این صنعت صورت گرفته است. بر اساس تحقیقات سازمان جهانی گردشگری(UNWTO) گردشگری داخلی ۸۰% از کل جریان گردشگری جهان را به خود اختصاص داده است و تمامی چالشهایی که گردشگری ورودی را تهدید میکند – مانند روابط سیاسی با سایر کشورها، مساله تحریم و … – بر اینگونه از گردشگری بی اثر یا حداقل کم اثر است. این گونه از گردشگری، فرصتی است برای توسعه درون زا و وابسته کردن پیشرفت صنعت به تقاضای موجود در کشور که یکی از مصداقهای عملیاتی برای دستیابی به اقتصاد مقاومتی است. همچنین اگر این گردشگری با تاکید بر دید و بازدید از خانواده و دوستان و مزایای صله رحم تبیین شده باشد، موجبات تقویت بنیان خانواده و تقویت سرمایه اجتماعی خانوارها خواهد شد.
در این شرایط است که گردشگری ورودی میتواند با استفاده از زیرساختهای گردشگری داخلی فعال شود و بیش از اینکه تأثیرات منفی بین المللی را به عرضه کنندگان وارد کند، به عنوان پاداش توسعه موفق داخلی ارزش افزایی کند. همچنین به واسطه خانواده محور بودن الگوی گردشگری داخلی، تبعات منفی تهاجم فرهنگی نیز کمتر خواهد بود.
گردشگری داخلی تقریباً در تمام کشورهای در حال توسعه «بدون هیچ برنامهریزی منظم دولت» اتفاق میافتد و در ایران نیز به عنوان گردشگری خودانگیخته یا رها شده در جریان است. برای اینکه سیاست گذاران بتوانند اقدامات مناسبی در مورد گردشگری داخلی انجام دهند، ارائه تصویر و تفسیری مناسب از واقعیت گردشگری داخلی لازم است. گزارش حاضر تلاشی است برای نمایش حقیقت گردشگری داخلی در ۱۱ سال اخیر که به ارائه راهکارهای کاربردی برای تقویت عرضه و تقویت تقاضا میانجامد.
بررسی و تحلیل آمار گردشگری داخلی کشور
یکی از ابزارهای کاربردی برای تصمیم گیری، آمار معتبر و مستند است. ابزاری که متأسفانه در دهههای اخیر در مورد صنعت گردشگری ایران به شکل دقیق و قابل اعتماد در دسترس نبوده و صرفاً به شکل گزارشهای جسته و گریخته و غیر متمرکز در اختیار قرار گرفته است. این وضعیت با اظهار نظرهای غیرشفاف و غیر مستند مسئولان و مدیران همراه شده و به وخامت اوضاع افزوده است. تهیه آمارهای گردشگری، هر چند با تشکیل سازمان جلب سیاحان در سال ۱۳۴۲ آغاز شد لکن این امر به صورت یک رویه ثابت ادامه پیدا نکرد و روند آمارگیری و داده پردازی در صنعت گردشگری نتوانست شکل منسجم+ و قابل اتکایی به خود بگیرد. مرکز آمار ایران در یک دهه گذشته تلاش مضاعفی کرد تا گامی در جهت تبیین و ارائه آمارهای دقیق در این حوزه بردارد. بنای اصلی این گزارش نیز بر تحلیل آمارهای ارائه شده توسط مرکز آمار ایران برای تبیین وضعیت گردشگری از دیدگاه خانوارهای ایرانی است. برخی از مهمترین شاخصهای مورد بررسی بر اساس آمارهای ارائه شده عبارتند از:
تعداد سفر: منظور از تعداد سفر مجموع سفرهای فرد، فرد اعضای سفر رفته خانوار (اعم از سفرهای داخل استان و سفرهای خارج از استان) در فصل مورد بررسی است.
سفرهای داخلی: سفرهای افراد مقیم یک کشور در درون مرزهای همان کشور است.
خانوار سفر رفته: منظور، خانواری است که حداقل یک عضو آن در دوره آماری مورد بررسی حداقل یک سفر انجام داده باشد.
مقصد اصلی سفر: مقصد اصلی یک سفر، مکان یا جایی است که رفتن به آن مکان، نقش اصلی در شکلگیری آن سفر داشته است.
نوع سفر: منظور این است که سفر همراه با اقامت شبانه بوده است یا خیر.
هدف اصلی سفر: هدف عمدهای است که سفر به دلیل آن شکل گرفته است. طبقه بندی اهداف اصلی سفر به شرح ذیل است: گردش و تفریح؛ دیدار دوستان و بستگان؛ زیارت؛ درمان؛ خرید؛ آموزش؛ کسب و کار و مأموریت شغلی؛ سایر اهداف
تعداد نفر شب: در سفرهای با اقامت شبانه عبارت از مجموع شب اقامت فرد فرد اعضای سفر رفته خانوار در فصل مورد بررسی است.
گردشگری داخلی با هدف اصلی دیدار خانواده و دوستان: یکی از مهمترین انگیزههای شکل گیری گردشگری داخلی در دنیا، دیدار از اقوام و دوستان ساکن در سایر شهرها است. هر چند مفهوم سازی این گردشگری به واسطه همپوشانیهایی که با گذران اوقات فراغت و گردشگری تجاری دارد کار ساده ای نیست اما کلیدی ترین و اصلی ترین دلیل و نیت شکل گیری اینگونه از گردشگری، بازدید و دیدار دوستان و نزدیکان است. یکی از فواید این گونه از گردشگری، امکان اقامت در خانه دوستان و اقوام و کاهش هزینههای سفر است.
سفر و گردشگری یک فعالیت چند بعدی است که نه تنها برای زندگی مردم ایران، بلکه تمام ملل جهان امری ضروری به نظر میرسد و از جنبههای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و آموزشی به رشد جامعه کمک میکند. هر چند گردشگری به عنوان یک پدیده اقتصادی – فرهنگی، در چند دهه گذشته مورد توجه قرار گرفته است اما متأسفانه همچنان از جنبههای مرتبط با سیاستگذاری نیازمند توجه و تعمق است. در این میان گردشگری داخلی به عنوان یکی از پر مزیت ترین انواع گردشگری، نقش بسزایی در وحدت و یکپارچگی اقوام مختلف و دستیابی به توسعه اقتصادی خواهد داشت. لذا کشورها به گردشگری داخلی به عنوان ابزاری برای کاهش فقر، بهبود زیرساختها، ایجاد اشتغال و از همه مهمتر رشد اقتصادی نگاه میکنند و پول صرف شده برای گردشگری داخلی به چرخه اقتصاد کشور بازمی گردد و مانع از خروج ارز میشود.
بررسیهای آماری اداره آمار نشان داد که کمیت گردشگری داخلی در ایران رو به افزایش است. هر چند دادههای مرتبط با خانوارها ناقص است اما بر مبنای دادههای موجود، سرانه سفرهای خانوارها تقریباً سه برابر شده است. این سه برابر شدن را نمیتوان نشانه موفقیت یا بهبود شرایط دانست چرا که با مقایسه بین هزینه متوسط سفر با تورم نقطه به نقطه مشخص است بین سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۸ که کمیت گردشگری داخلی افزایش پیدا کرده است، به کیفیت آن افزوده نشده است. در این بازه زمانی سهم هزینههای حمل و نقل ۲۰ درصد، خرید سوغاتی و اقامت حدود ۲۴ درصد، تور و گشت ۴۵ درصد و سهم سایر هزینهها ۳۴ درصد کاهش یافته است و صرفاً سهم هزینههای اساسی و حیاتی مثل خوراکی، درمانی و خرید کالا افزایش یافته است. بنابراین گردشگری داخلی ایران با تصمیمات خانوارها برای صرفه جویی در هزینههای اولیه سفر روبرو شده است.
افزایش فشارهای اقتصادی و نبود زیرساختهای حمل و نقلی دردسترس و با کیفیت، گرایش گردشگران داخلی به سفرهای غیر قابل برنامه ریزی و مبتنی بر ماشین شخصی را نیز افزایش داده است. همچنین افزایش سفر برای درمان در بازه مورد بررسی موید این نکته است که گونههای پر هزینه و تخصصی گردشگری که قابل استفاده برای همگان نمیباشد، رو به افزایش است. این نکته در تکمیل موارد بالا کافی است که افزایش سرانه گردشگری داخلی بیشتر به خانوارهایی تعلق گرفته است که قبلاً هم به سفر رفتهاند. لذا سازوکارهای توزیع سفر برای خانوارها به گونهای صورت نگرفته است که در دسترس همگان قرار گیرد. این موضوع موجب شده تا گردشگری داخلی به عنوان کالای اساسی در سبد خانوارهای ایرانی قرار نگیرد.
بخش مهمی از سفرهای داخلی ایران مبتنی بر گردشگری برای دیدن دوستان و آشنایان است که از نظر اصول و مبانی دینی اسلام، ظرفیت صله رحم و رونق سرمایه اجتماعی را داراست. البته تمایل خانوارها به کاهش هزینههای سفر و به طور خاص هزینههای اقامت از یک سو و از سوی دیگر برنامه ریزی آزادانه سفر بدون مقید شدن به یک تور گردشگری در شرایط موجود نیز بدون نقش نبوده است. از آن جهت که نزدیک به ۷۳ درصد اقامت سفرهای داخلی در خانه آشنایان و بستگان بوده است لذا انباشت جمعیتی در پهنههای جغرافیایی کشور و نقاط شهری دارای جمعیت بیشتر، شانس به دست آوردن تقاضای سفرهای داخلی بیشتری را دارند. هر چند این موضوع از پراکندگی و توسعه زیرساختهای حمل و نقلی نیز متأثر شده است. لذا استفاده از خانه اقوام و دوستان برای کاهش هزینه اقامت، استفاده از ماشین شخصی برای کاهش هزینه حمل و نقل، عدم استفاده از تورها برای کاهش هزینههای سفر، پیامد کاهش کیفیت گردشگری داخلی است که از وضعیت اقتصادی خانوارها حاصل شده است.
آنچه مشخص است، وضعیت گردشگری داخلی ایران نیازمند سیاستگذاری و برنامه ریزی مجدانه است که در آن هم موضوعات مرتبط با تقاضا و هم عوامل مؤثر در عرضه با تاکید بر دهکهای مختلف جامعه مورد توجه قرار گیرد. تلاشها بایستی به سمتی هدایت شود که افزایش کمیت گردشگری داخلی با پیشرفت در مؤلفههای کیفی محقق شود و جایگاه گردشگری داخلی در سبد خانوارهای ایرانی تثبیت شود. انشاالله سعی بر آن خواهد شد که در فاز دوم، گزارشی تحلیلی در مورد راهکارهای عملیاتی و اجرایی برای تحقق این اهداف در دسترس قرار گیرد. موضوعات چالشی که نیازمند بررسی و سیاستگذاری در حوزه گردشگری داخلی است به شرح زیر میباشد:
گردشگری داخلی کشور که مبتنی بر الگوی اقامت در خانه دوستان و اقوام است از جهت درآمدزایی و توزیع منابع مالی در مقصد نیازمند اقدامات برنامهای و سیاستی است.
کاهش کیفیت زندگی گردشگری داخلی کشور نیازمند تدبیر سیاستی از دو جنبه تقویت سمت تقاضا و دسترس پذیری سمت عرضه است.
توزیع عادلانه سفر و دسترس پذیری گردشگری داخلی به عنوان کالای اساسی برای گروهها و اقشار مختلف جامعه، موضوعی است حیاتی در راستای الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت که نیازمند اقدامات سیاستی تکمیلی است.