شروط سه‌گانه قالیباف برای اصولگرایان
بهار ۱۴۰۰، خزان عمر سیاسی «آقای رئیس» خواهد شد؟

رفتارهای یکسال اخیر محمدباقر قالیباف در قامت رئیس مجلس، احتمال حضور وی در انتخابات ریاست جمهوری و مطرح کردن شروط سه‌گانه از سوی او برای حضور در انتخابات را بررسی می‌کند.

با آغاز به کار مجلس یازدهم که با سر وصدای زیادی انجام شد، محمدباقر قالیباف بر کرسی ریاست آن تکیه زد تا پس از سه کاندیداتوری بی‌سرانجام در انتخابات ریاست جمهوری، ۱۲ سال مدیریت جهادی در شهرداری و کمتر از دو سال کناره‌گیری از مناصب اجرایی برای نخستین بار ریاست یکی از قوای سه‌گانه را تجربه کند. اما از همان ابتدا برخی حضور قالیباف در مجلس را مقدمه‌ای بر پیروزی‌اش در انتخابات ریاست جمهوری می‌دانستند، اتفاقی که چندان به مذاق گروهی از نمایندگان خوش نمی‌آمد.

به گزارش ایلنا در نتیجه، آن دسته از نمایندگان که ریاست قالیباف بر مجلس و کاندیداتوری او در انتخابات ریاست جمهوری را برنمی‌تابیدند از همان ابتدا این مساله را علنی کردند؛ از همینجا بود که طی هفته‌های پایانی منتهی به آغاز به کار مجلس یازدهم این شایعه قوت گرفت که تعداد قابل توجهی از نمایندگان به شرط «عدم کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری» حاضر شده‌اند نام قالیباف را روی برگه رای خود در انتخابات رئیس مجلس بنویسند.

اما شرایط یکنواخت نمی‌مانَد و قالیبافِ حالا نشسته بر کرسی ریاست رفتار متفاوتی را در پیش می‌گیرد، رفتاری که بارها از سوی منتقدان او از درون مجلس و همچنین سیاست ورزان خارج از بهارستان، «انتخاباتی» تعبیر می‌شد.

انجام سفرهای استانی قالیباف در استان‌های محروم که او و نزدیکانش آن‌ها را «نظارت میدانی» می‌نامند، آن هم در رقابت غیرآشکار با سفرهای استانی رئیس قوه قضائیه؛ یکی از اقداماتی بود که انتقادات جدی به آن وارد می‌شد، چه اینکه ایران همزمان با انتخابات مجلس یازدهم مهمان ناخوانده‌ای به نام «کووید ۱۹» داشت و یکی از جدی‌ترین هشدارها در دوره کرونا پرهیز از هرگونه تجمع انسانی بود.

قالیباف

دیگر اقدام پر حاشیه رئیس مجلس حضور سرزده در بیمارستان امام خمینی و بازدید از بیماران کرونایی بود، این اتفاق که بی‌توجهی آشکار به رعایت پروتکل‌های بهداشتی بود با واکنش معاون اطلاع‌رسانی دفتر رئیس‌جمهور مواجه شد، وی در این رابطه نوشت: «‌ستاد ملی ‎کرونا، توصیه‌ها و پروتکل‌های روشنی برای مقامات ارشد نظام تدوین و ابلاغ کرده است؛ که هم مانع از ایجاد اختلال در اداره‌ی امور کشور در شرایط ‎بحران می‌شود و هم از عادی‌سازی تجمعات و انتقال پیام غلط به جامعه جلوگیری می‌کند. حتی رهبری خود را ملزم به رعایت این پروتکل‌ها می‌دانند و هیچ مصلحتی حتی برگزاری آیین‌های مذهبی هم سبب نشد که مقام رهبری، توصیه‌ها را نقض کنند. ‌اصرار دیگر مقامات بر نادیده گرفتن پروتکل‌ها و تاکید بر ایجاد تمایز، چه انگیزه‌ای می‌تواند داشته باشد؟» این واکنش معزی تنها مواجهه دولتی‌ها به این رفتار نبود، واکنش بعدی از سوی رئیس‌جمهور انجام شد که درخواست لغو جلسه سران سه قوه را ارائه کرد و اینگونه به حضور قالیباف در بخش بیماران بدحال کرونایی به همراه خبرنگار و دوربین پاسخ داد.

قالیباف 1

جلسه با اعضای اقتصادی کابینه، اظهارنظر درباره بورس و نشست با وزیر اقتصاد و رئیس سازمان بورس، سفر به مسکو و تلاش برای ملاقات با پوتین با توسل به حربه انتقال نامه رهبری(که این مساله خود نیز به چالشی میان طرفداران قالیباف و طیف‌های دیگر جریان اصولگرایی منجر شد)، تصویب قانون اقدام راهبردی و قدم برداشتن در مسیر ایجاد یک چالش بین‌المللی در مساله هسته‌ای، چالش با دولت بر سر بی‌توجهی به لوایح دولتی و برخی اقدامات دیگر او را می‌توان به عنوان تلاش‌های مستمر رئیس مجلس یازدهم برای حضور همیشگی و پیوسته در کانون توجهات برشمرد.

ظاهرا حضور ۱۲ ساله در رأس کرسی اداره امور شهری پایتخت که فرصت حضور در برابر لنز دوربین‌ها را به او می‌داد باعث شده تا قالیباف به این حضور عادت کند. این علاقه که به در کانون توجه بودن به حدی است که او اخیراً تلاش کرد با اعلام خبر غنی‌سازی ۶۰درصدی که مدنظر مقام معظم رهبری بود و توسط سازمان انرژی اتمی اجرایی شد، از مسیر اعلام این خبر برای خود اندوخته‌ای کسب کند. البته این تلاش‌های او بارها مورد انتقاد برخی نمایندگان مجلس یازدهم که رفتار او را انتخاباتی ارزیابی می‌کنند، قرار گرفت. البته در مواقعی به ندرت رئیس جمهور شخصاً به آن‌ها واکنش نشان داده است. روحانی طی ماه‌های اخیر چندبار با طعنه خطاب به مجلس گفته است که برخی تلاش می‌کنند تا دولت موفقیتی کسب نکند و یا اگر کسب کرد آن را کوچک بشمارند؛ اجازه بدهید دولت کار خودش را انجام دهد، اگر هم موفقیتی کسب شد، همه‌اش متعلق به شما انتخابات ۱۴۰۰ هم یک انتخابات است مانند انتخابات‌های گذشته، تمام می‌شود؛ اما به زندگی مردم برای درگیری های سیاسی آسیب نزنید.

با همه این اوصاف سوال اساسی این است، چرا قالیباف علاقه دارد همواره در کانون توجه رسانه‌ها، دوربین‌ها و افکار عمومی باشد؟ آیا او بار دیگر قصد کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری دارد؟ هشتم اسفند ماه سال گذشته محسن پیرهادی نماینده تهران و از چهره‌های نزدیک به قالیباف در توئیتر نوشته بود: «‌دکترقالیباف درپاسخ به توصیه‌ها برای نامزدی در انتخابات ۱۴۰۰ گفت “بر مجلس تمرکز داشته و بنای کاندیداتوری ندارند. نیروهای انقلاب تلاش کنند ظرفیت خود را متمرکز بر موفقیت گزینه ‌واحد کنند” برداشت من این است که با افزایش احتمال حضور آیت‌الله رییسی، دکتر قالیباف آمادگی کمک به او را دارد.» توئیت پیرهادی اگرچه مدت کوتاهی توانست اندکی قالیباف را زیر فشار خارج کند اما پس از مدت کوتاهی قالیباف بار دیگر با گمانه‌زنی های انتخاباتی به کانون اخبار رسانه‌ها بازگشت.

حال در روزهای اخیر برخی شنیده‌ها از اعلام شروط سه‌گانه قالیباف برای حضور در انتخابات به اصولگرایان حکایت دارد، شروطی که اگر صحت داشته باشند نشان می‌دهد رئیس مجلس یازدهم هم خدا را می‌خواهد و هم خرما را.

براساس این شنیده‌ها قالیباف به اصولگرایان اعلام کرده به این شرط حاضر می‌شود وارد انتخابات شود که؛ ۱-رئیسی کاندیدا نشود، ۲-رسماً اعلام شود پرونده عیسی شریفی به او مرتبط نیست و ۳-او در انتخابات هیات رئیسه مجلس کاندیدا خواهد شد.

قالیباف عیسی شریفی

اگر صحت و سقم این شروط تایید شود نشان می‌دهد قالیباف قصد دارد این بار حساب شده تر از گذشته پا به عرصه انتخابات بگذارد، او با مطرح کردن شرط عدم کاندیداتوری رئیسی دو پیام به جریان اصولگرا داده است، نخست اینکه دیگر حاضر نیست مانند ۹۶ به نفع کسی کنار بکشد و به نوعی نامزد پوششی باشد، اتفاقی خود جهانگیری را با توسل به آن مورد نقد قرار داده بود اما در هفته پایانی انتخابات زودتر از جهانگیری انصراف خود را اعلام کرد؛ وی همچنین با این شرط نشان داد از حضور در عرصه انتخابات و رقابت با سایر چهره‌های انتخاباتی اصولگرایان واهمه‌ای ندارد و تنها سید ابراهیم رئیسی را رقیب اصلی درون جریانی خود می‌داند.

شرط دوم قالیباف اما حمایت از این دارد که شهردار اسبق تهران به‌خوبی می‌داند کارنامه و عملکرد عیسی شریفی قائم مقامش در شهرداری تهران همواره بر تحرکات سیاسی او سایه خواهد انداخت و به همین منظور با مطرح کردن چنین شرطی تلاش دارد خود را از زیر این سایه سنگین رهایی بخشد.

اما شرط سوم قالیباف موید این نکته است که رئیس مجلس انقلابی تلاش دارد تا از وقوع یک حادثه تلخ برای خود جلوگیری کند، او گفته است در انتخابات هیات رئیسه کاندیدا خواهد شد و این شراط نشان می‌دهد حکایت «رأی مشروط ریاست مجلس» به شرط عدم کاندیداتوری در انتخابات ۱۴۰۰ تاحدود زیادی به واقعیت نزدیک است. در چنین شرایطی اگر قالیباف قدم به عرصه انتخابات ریاست جمهوری بگذارد، در اتفاقی تقریبا بی‌سابقه در تاریخ جمهوری اسلامی او در پازل هیات سال دوم مجلس جایی نخواهد داشت و باید کرسی ریاست مجلس را هفتم خرداد به نماینده دیگری واگذار کند. این اتفاق در روزهای داغ انتخابات می‌تواند اثر منفی قابل توجهی بر فعالیت انتخاباتی او داشته باشد و بر همگان روشن است که شانس او چه اندازه افول خواهد کرد؛ در نتیجه تلاش دارد کرسی ریاست مجلس را تا انتخابات حفظ کند که اگر انتخابات ۱۴۰۰ هم به فهرست ناکامی‌های او اضافه شد، حداقل بتواند ریاست مجلس را برای خود حفظ کند.

فارغ از اینکه این شروط سه‌گانه مورد پذیرش قرار گیرد یا نه، بهار ۱۴۰۰ شاید یکی از سرنوشت‌ساز ترین دوران‌هایی است که قالیباف در عمر فعالیت‌های سیاسی خود سپری خواهد کرد، بهاری که می‌تواند فردای ۲۸ خرداد و اعلام نتایج انتخابات با جهش از تابستان «آقای شهردار» را راهی خزان کند.

ایلنا

ممکن است شما هم بپسندید
پاسخ دهید

ایمیل شما منتشر نمیشود