ماجرای سواستفاده ی کارکنان شهرداری آبادان از سهمیه ی واکسن کرونا ی ویژه ی پاکبانان تا این لحظه آنقدر وسعت یافته و تکرار شده که نیازی به ذکر مجدد آن، احساس نمیشود اما اشاره به چند نکته مهم در این باره خالی از لطف نیست شاید از نظرها پنهان مانده باشد.
1- نخستین و پررنگ ترین نکته، نقش مهم رسانه در این اتفاق است. اتفاقی که هفته ی پیش و شاید در لفافه افتاده بود و میرفت که پنهان و احتمالا برای همیشه فراموش شود، با یک اشاره در رسانه ها و به فاصله ی چند ساعت تبدیل به تیتر اول تمام کشور شد. ابتدا یک رسانه محلی خبر را با لحن سوال و احتمال منتشر میکند و خواهان پیگیری ست. سپس توجه دیگر خبرنگاران محلی جلب میشود و کمابیش موضوع را دنبال میکنند. صداوسیما اولین رسانه ی رسمی کشوری بود که در پخش زنده از یک مقام رسمی تایید این اتفاق را میگیرد و اینجا بود که طوفان رسانه ای که خبرنگاران و رسانه های محلی آغاز کرده بودند با حمایت رسانه های بزرگتر تقویت میشود و موضوع از قلمرو شهر و استان به کشور و خارج از آن وسعت میابد. به عبارتی در اینجا رسانه ها نقشی ایفا میکنند که هیچ مسول یا ارگانی از پس آن برنمی آمد.
2- دومین نکته واکنش عجولانه و سراسر تناقض شهردار آبادان است. شهرداری که در مظان اتهام سواستفاده است و اعلام میکند چندساعت آینده قرار است در شبکه اجتماعی اینستاگرام بصورت زنده توضیحات خود را شفاف ارائه دهد. ناگهان برنامه را به بهانه مشکل اینترنتی لغو میکند و بعد از مدت کوتاهی ویدیویی ادیت شده از سخنانش را روانه شبکه های اجتماعی میکند. عذر بدتر از گناه بنام استرس زدایی و جلب اعتماد داوطلبان، پیدا کردن هم گناه با نام بردن از دیگر مدیران شهرداری و حتی امام جمعه (که به فاصله اندکی از سوی دفتر امام جمعه تکذیب شد)، ناایمن عنوان کردن واکسن چینی با اشاره به تحت درمان قرار گرفتن یکی از دریافت کنندگان برای کاهش فشار افکار عمومی، و در نهایت انداختن توپ به زمین پاکبانها و اصرار آنها، از گُل دُرُشت ترین اشکالات جوابیه شهردار است.
3- مورد سوم واکنش های دیر هنگام مسولان است. همانطور که در بالا ذکر شد، موضوع هفته ی پیش توسط رسانه های محلی کلید زده شد اما هیچ واکنشی از مسولان ریز و درشت مشاهده نشد تا زمانی که مسئله ملی شد و صدای مردم درآمد و تحت فشار افکار عمومی قرار گرفتند. آنجا بود که نماینده و استاندار و وزیر برای عقب نماندن از غافلهی مطالبات مردم ناگهان پرچم مبارزه با تخلف را بلند کردند. در صورتی که مسولان به واسطه اختیارتشان خیلی زودتر از خبرنگاران یا حتی افکار عمومی میتوانستند مطلع شده و واکنش دهند. شاید یاد پایان کلیشه ای فیلم های جنایی بیفتید که پلیسها بعد از اتمام درگیری ها سرمیرسند.
4- مورد چهارم هم نگاهی به علل و نتایج چنین اتفاقاتی است. اگر از تسلسل عواقب سیاسی و اجتماعی این ماجرا چشم بپوشیم، سلب اعتماد مردمی از مسولان و متولیان و ناامیدی عمومی از احقاق حق توسط مدیران و اختیار داران اولین و مهمترین نتیجه اینگونه رفتارهاست. رفتارهایی که نظایر آنها پیش از این در اهواز و پس از این در علی آباد کتول با سناریویی مشابه ساخته و پرداخته شد. هیچ از خود این سوال ساده را پرسیده اید که اگر اولین بار جلوی این کار با سازوکارهای قانونی و بازوی توانمند رسانه ها گرفته میشد و عاملان رسوا میشدند احتمال تکرارش کاهش مییافت؟
بپذیریم اتفاق امروز آبادان خلق الساعه نبوده و پیرو سوء رفتارهای مشابه سراسر کشور است. و آیا تدبیری برای رفع آسیبهای روحی مردم، خانواده پاکبانان و حتی دیگر افراد شاغل در شهرداری که گناهی هم ندارند اندیشیده شده؟ احساس ناامنی مردم و رنجش خاطرشان برای اینکه نهادینه یا تبدیل به کینه و خشونت نشود چگونه قرار است التیام یابد؟
5- موضوع پنجم و آخر این اتفاق اما دقت به سازوکار سیستم بهداشت و درمان کشور و در ثانی شهرهای خرمشهر و آبادان است. ادعای رئیس دانشکده علوم پزشکی آبادان مبنی بر عدم شناسایی کارکنان شهرداری بعلت استفاده از ماسک به اندازه ای مضحک هست که نخواهیم به قرمز رنگ بودن دائم شهرهای تحت مدیریت این دانشکده از ابتدای شیوع کرونا تا کنون برای بیان عمق فاجعه اشاره کنیم. بد نیست جناب وزیر این بار گله هایش را متوجه بخشی از سیستم تحت مدیریتش در منطقه ای کند که در توزیع ناعادلانه ی واکسن اگر خطایش بیشتر از دریافت کنندگان نباشد، کمتر نیست.
درپایان بدنیست حال که صغیر و کبیر پشت پاکبانها درآمده اند، نگاهی هم به وضعیت معیشتشان داشته باشیم. پاکبانانی که حقوق لایموتی دریافت میکنند و دراین ماجرا از همه صدادرآمد الا خودشان. حواسمان هم به پاکبانهای مصلحتی باشد که هرلحظه و در هرلباسی از دست یازیدن به حق مردم اِبا ندارند و چه بسا خیلی هاشان مانند این ماجرا با اندک تلاشی رسوا شوند
عباس مدحجی سایت: الف