یک کارشناس برجسته منطقهای ادعای خروج نظامیان آمریکایی از منطقه و موضع متزلزل دولتهای آمریکا در مقابل فشار لابیهای تسلیحاتی را بررسی کرد.
ناصر قندیل تحلیلگر مسائل راهبردی منطقه در مقالهای در روزنامه لبنانی البناء به بررسی استراتژی روسای جمهور آمریکا در خصوص مسائل مختلف به ویژه حضور نظامی این کشور در عراق و سوریه پرداخت و نوشت که این افراد که قبل از رسیدن به ریاست جمهوری احتمال ایجاد قواعد جدید درگیریها برای پایان دادن به اشغالگری نظامی در این کشورها را مطرح میکردند، بلافاصله بعد از اینکه خود را در قلب معادلات میبینند، طرحهای لازم در این رابطه را با عناوین مختلف نظیر آتشبس و عقب نشینی منکر میشوند. این اتفاق پیش از این در رابطه با دونالد ترامپ روی داد و الان نیز با جو بایدن در حال تکرار است.
مسئولان نظامی آمریکا در دوره ریاست جمهوری ترامپ این نکته را مخفی نکردند که اطلاعاتی را در خصوص حجم موجودیت خود در سوریه در زمان اعلام عقبنشینی از این کشور جعل کردهاند. البته واضح است که موسسات نظامی آمریکا در حال حاضر در اجرای مصوبه عقبنشینی از عراق نیز در تردید هستند و تصمیم گرفتهاند حدود ۶۵۰ نظامی خود را به بهانه حمایت از فعالیتهای دیپلماتیک در این کشور نگه دارند. این آمار تقریباً معادل یک گردان زرهی است که تمامی تجهیزات لازم نظیر بالگردها و خودروهای زرهی و نفربر و توپخانه نیز برای خود حفظ میکند.
بر اساس این گزارش، نکته عجیب در برخی گزارشهای ارائه شده این است که موجودیت آمریکا در منطقه مرتبط با رویکردهای مسئولان نظامی این کشور در تجارتهای مشکوک از جمله تجارت مواد مخدر و نفت سرقت شده از کانال های دولتی و قراردادهای مختلف برای آموزش نیروها و پیمانکاری برای شرکتهای تحت امر نیروهای آمریکایی در خارج از خاک این کشور است و لابیهای فعال در داخل موسسات آمریکا نیز با حمایت از این رفتارها تلاش دارند مصوبه خروج نیروهای آمریکایی از این مناطق را به تعطیلی بکشانند.
قندیل در این مقاله تاکید می کند که همانگونه که دونالد ترامپ از سوی دموکراتها و فرماندهان افراطی نظامی و کارتلهای صنایع تسلیحاتی آمریکا برای ابقای موجودیت نظامی در منطقه تحت فشار بود و به این ترتیب از عزم خود برای ایجاد سیاست باز در روسیه عقب نشسته و تصمیم خود برای عقبنشینی از عراق و سوریه را لغو کرد و قراردادهایی برای فعالیتهای نظامی در این دو کشور به امضا رساند، جو بایدن نیز از سوی جمهوری خواهان و همان لابیهای تسلیحاتی تحت فشار است تا نیروهای آمریکایی را در منطقه نگه دارد. به همین علت وی نیز مانورهایی شبیه رفتارهای ترامپ را از خود نشان می دهد.
این تحلیلگر مسائل راهبردی منطقه میافزاید که این موضوع بدان معنا است که دولتهای متوالی آمریکا بعد از شکست جنگ در سوریه، دستور کاری سیاست خارجی خود را از دست دادهاند، دستوری که مبتنی بر توافق دو حزب موجود در آمریکا بر اساس موازنه وحشت در منطقه و حمایت از فرماندهان نظامی و لابی های تسلیحاتی باشد. به همین علت بود که ولادیمیر پوتین بعد از نشستی که با جو بایدن داشت در خصوص ابراز خوشبینی نسبت به این دیدار درنگ کرده و گفت باید منتظر باشیم و ببینیم بعد از بازگشت رئیس جمهور آمریکا به واشنگتن چه اتفاقاتی میافتد و مواضع کنگره در این خصوص چگونه خواهد بود؟ همین اتفاق باعث تردید تهران در بازگشت به توافق هستهای برجام بدون ارائه ضمانت از سوی آمریکاییها است که پیش از این به صورت یک جانبه از آن خارج شده و روند تحریمها را احیا کردهاند.
قندیل ادامه می دهد که بعد از مذاکراتی که دولت عراق با مقامات آمریکایی تحت عنوان اجرای مصوبه مجلس نمایندگان این کشور برای پایان دادن به موجودیت آمریکا در عراق انجام داد، تزلزل آمریکا در این خصوص کاملا مشخص شد و معلوم شد که آمریکاییها تصمیمی در این زمینه ندارند، در حالی که سطح سیاسی عراق نیز از ادامه فشارهای لازم بر آمریکا در مجبور کردن آنها به بحث جدی در این زمینه کاملا ناتوان است و نمیتواند ضربالاجل مشخصی برای روند عقبنشینی ترسیم کند. در سوریه نیز بعد از مذاکرات بین رئیس جمهور روسیه و آمریکا و پیشنهاد مسکو برای تسریع عقبنشینی آمریکا از این کشور همراه با میانجگری روسها بین گروه های مسلح کرد وابسته به آمریکا و دولت سوریه مشخص شد که واشنگتن بدون نظر موافق لابیهای فعال و مقامات نظامی خود که ارتباطات قابل توجهی با گروههای مسلح کرد دارند و بدون در نظر گرفتن منافع این کشور در خصوص نفت و تقسیم عواید منابع سوریه نمیتواند تصمیم مشخصی را بگیرد. در همین راستا گروههای مذکور تصمیمسازان سیاسی را تشویق می کنند تا فعالیت های نظامی خود را ادامه داده تا بتوانند ابقای موجودیت نظامی خود در منطقه را تضمین کرده و موازنهها و ملزومات نظامی و لجستیک جدید را به بهانه این حضور درخواست کنند. این همان سیاستی بود که در دوره دونالد ترامپ نیز دنبال میشد.
قندیل در پایان مقاله خود تاکید میکند افزایش تقابل نظامی در برابر آمریکاییها در سوریه و عراق تنها راه مجبور کردن این کشور به خروج است و بدون قرار دادن آمریکا در دوراهی عقب نشینی یا جنگ نمی توان خروج نیروهای آمریکایی از منطقه را عملی کرد و به این ترتیب موجودیت نظامی آمریکا در سوریه و عراق به دست مقامات نظامی این کشور و بر اساس منافع این گروهها و لابیهای مورد حمایت واشنگتن استمرار خواهد داشت.