سفر ناگهانی رئیس سیا به فلسطین اشغالی و حضور وی در کرانه باختری همزمان با تحولات اخیر منطقه اقدامی بیسابقه محسوب میشود
سفر غیرمنتظره «ویلیام برنز» مدیر آژانس اطلاعات مرکزی ایالات متحده (سیا) به اراضی اشغالی در سایه فضای متشنج منطقه و نیز تلاش آمریکایی ها برای بازگشت به توافق هستهای با جمهوری اسلامی ایران علامت سوالهایی در خصوص پشت پرده و اهداف این سفر به وجود میآورد.
سفر ناگهانی و 3 روزه رئیس سیا به اراضی اشغالی به فاصله کوتاهی از سفر «هادی عمرو»، فرستاده و معاون دستیار وزیر امور خارجه آمریکا در امور اسرائیل و فلسطین به سرزمینهای اشغالی و دیدارهای وی با طرفهای فلسطینی و اسرائیلی انجام میشود که همین امر حاکی از تلاش های جدید آمریکا برای بررسی پرونده های منطقه است.
وبسایت اسرائیلی «والا» در این زمینه گزارش داد که مدیر سیا با مقامات اسرائیلی درباره برنامه هستهای ایران و فعالیت های این کشور در منطقه گفتگو میکند. بر اساس این گزارش مذاکرات وین و برنامه هسته ای ایران موضوع محوری گفتگوهای برنز با مقامات صهیونیست بوده و اسرائیل امیدوار است بتواند موضع ایالات متحده را در خصوص بازگشت به توافق هستهای با ایران تغییر دهد.
درباره عوامل سفر رئیس سیا به فلسطین اشغالی برخی تحلیلگران معتقدند که اقدام این مقام آمریکایی برای سفر به این سرزمین ناشی از تحولات کنونی منطقه از تنشها در مرزهای جنوبی لبنان با سرزمین های اشغالی تا حمله به نفتکشهای اسرائیلی و ادعاهایی که رژیم صهیونیستی در این خصوص علیه ایران مطرح میکند است و شاید البته برخی شروع به بزرگ نمایی درباره اقدامات احتمالی رژیم صهیونیستی در پاسخ به این حملات ادعایی پس از سفر رئیس سیا به اراضی اشغالی کنند.
درباره عوامل سفر ویلیام برنز به فلسطین اشغالی در بخشی که مربوط به پرونده ایران میشود باید گفت که رئیس جدید سیا تخصص زیادی درباره مسائل منطقه و شرق آسیا به ویژه جمهوری اسلامی ایران دارد و به همین دلیل «جو بایدن» رئیسجمهوری جدید ایالات متحده او را به عنوان رئیس بزرگترین سرویس اطلاعاتی جاسوسی دنیا انتخاب کرده است.
به همین دلیل به گفته تحلیلگران سفر ویلیام برنز در این شرایط و دیدارهای محرمانه با مقامات صهیونیست شاید خیلی طبیعی نباشد و او با هدف مخابره یک پیام مهم منطقهای وارد سرزمین های اشغالی شده است و تهدیدهای اخیر مقامات کابینه جدید اسرائیل از جمله «نفتالی بنت» نخست وزیر این رژیم برای شروع جنگ سوم با لبنان و حملات هوایی که اخیراً به مرزهای این کشور انجام داد و با پاسخ های موشکی حزبالله مواجه شد می تواند یکی دیگر از محورهای گفتگوی برنز با مقامات اسرائیلی و بررسی استراتژی رژیم صهیونیستی در این زمینه باشد.
اما علاوه بر مقامات اسرائیلی رئیس سیا قرار است با طرفهای فلسطینی از جمله «محمود عباس» رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی دیدار کند.
کارشناسان درباره دلایل اقدام برنز به دیدار با ابومازن معتقدند که آمریکا تحولات اخیر در فلسطین و تنش های به وجود آمده میان گروههای مقاومت با رژیم صهیونیستی را تهدید خطرناکی برای اسرائیل در بازه زمانی کنونی می داند و از آنجایی که محمود عباس همواره در راستای سیاستهای آمریکا و اسرائیل فعالیت میکرده است رئیس سیا از او میخواهد تا فلسطینیها را برای عقبنشینی از بروز هرگونه تنش با رژیم صهیونیستی متقاعد کند.
اما در سایه تحولات اخیر میان فلسطینیها و تنزل جایگاه محمود عباس و تشکیلات خودگردان فلسطین در میان مردم این سرزمین به نظر نمیرسد که تلاشهای رئیس سیا برای آرام کردن فلسطینیان از طریق ابومازن فایدهای داشته باشد. تعلیق انتخابات فلسطین، سرکوبهای شدید دستگاه امنیتی تشکیلات خودگردان و ناکامی حکومت خودگردان در احقاق حقوق فلسطینیان از جمله عواملی است که موجب اعتراض ملت فلسطین علیه این تشکیلات و بی اعتبار شدن آن گشته است.
از طرف دیگر به نظر میرسد که ویلیام برنز قصد دارد فلسطینیها را مجبور به نشستن پای میز مذاکره با اسرائیلی ها و بحث درباره طرح سازش کند. در همین زمینه روزنامه صهیونیستی جروزالم پست به نقل از یک مقام فلسطینی گزارش داد که تشکیلات خودگردان از تصمیم دولت بایدن برای اعزام ویلیام برنز به مناطق اشغالی و کرانه باختری استقبال می کند و این سفر نشان میدهد که دولت بایدن در رابطه با احیای روابط واشنگتن و فلسطینیان جدی است.
از طرف دیگر ارائه کمکهای مالی آمریکا به تشکیلات خودگردان فلسطین میتواند از جمله دیگر محورهای گفتگوی رئیس سیا با طرفهای فلسطینی باشد؛ چرا که آمریکایی ها معتقدند تضعیف تشکیلات خودگردان فلسطین به معنای به قدرت رسیدن حماس در کرانه باختری است.
درواقع آمریکاییها در تلاشند تا اجازه ندهند محبوبیت گروههای مقاومت فلسطین و به ویژه حماس پس از نبرد «شمشیر قدس» که با پیروزی این گروهها همراه شد در میان مردم فلسطین افزایش پیدا کند و تشکیلات خودگردان همچنان بالاترین نهاد اجرایی فلسطینیان محسوب گردد، اما واقیت آن است که مردم فلسطین حتی سالها قبل از جنگ اخیر غزه اعتماد خود را به ابومازن و حکومتش از دست دادهاند.