داریوش شایگان می گوید در سمیناری در مشهد، پل ریکور از مهمترين نظریه پردازان هرمنوتیک_هرمنوتیک افشاگر_ را به تجربه دینی در زیارت امام رضا (ع) دعوت کرده است. وی در کتاب زیر آسمان های جهان چنین می نویسد:
«…به یاد دارم که زمانی در مشهد با پل ریکور، که برایش احترامی فوقالعاده قایل بودم گفتوگویی داشتیم، از مذهب میگفتیم… به یاد دارم که به ریکور پیشنهاد کردم که به زیارت حرم امام رضا برود. زیرا آنجا محیط مطلوبی برای تجربه هیبت (tremendum) یا درد تقدس در مستقیمترین شکل بیانش بود. فردای آن روز که دوباره ریکور را دیدم، به من گفت که از این جنبه از مذهب بهکلی غافل بوده است، حتی غیبت الوهیت میتواند شکل منفیای از قدسیت باشد. گمان میکنم که حتی اگر عمر همه مذاهب جهان به سر رسد، این تجربه هرگز از روی زمین محو نخواهد شد، این تجربهای است که در اعماق جان انسان ریشه دوانده است.»
امام حسین(ع) بی آنکه رفیع ترین قله معنویت _ پیامبر اعظم رفیع ترین قله است _باشد، اما اوج و قله قلیان از حیث تجربه وجودی و امکان رخداد معنوی است.
سایر ادیان و حتی تسنن کشش و زمینه رخداد مذکور را در سطحی که در شیعه ممکن است ندارند.
نزد شیعه حتی امامان معصومی که ظاهراً حیات جسمی شان به سر رسیده، واسطه آسمان و زمین اند. هانری کربن به درستی اوج این ماجرا را در موعود موجود_تعبیر جوادی آملی _ یا حضور امام زمان می بیند. به باور او شیعه تنها مذهبی است که رابطه آسمان و زمین در آن منقطع نشده است.
مکان و زمان مقدس نزد شیعه از جمله لحظه زیارت یا مواجهه برخلاف مسیحیت صرفاً یک نقطه دوخت (سنجاق) یا ساحل نیست . بلکه نزد شیعه، دریا و ساحل یکی هستند. بر همین اساس، جمعه نزد ما بس متمایز از شنبه و یکشنبه اهل کتاب و حتی جمعه اهل سنت است.
جمعه شیعه برخلاف یکشنبه های کلیسا، اوج یکی شدن دنیا و آخرت است و می توان گفت استثنایی بر استثنا است نه استثنا بر قاعده. جمعه شیعه، اوج امتزاج و اقتران دنیا و آخرت است و صرفاً یک نقطه تلاقی و ملاقات نیست. بر این اساس، اوج یکی شدن دنیا و آخرت در مذهب شیعه ممکن شده است. اسلام سیاسی نیز امتداد همین نگاه توحیدی بی رقیب است.
در امتداد این امتزاج و توحید، حرم نزد شیعه مفهوم مرگ را هم بس متمایز ساخته است. مرگ به تعبیر قرآن کریم صرفاً یک جابجایی مکانی_از داری به دار دیگر _ است و بدینسان مرگ و زندگی هم یکی هستند. حرم اوج و نماد این یکی بودن و وحدت است. حرم امام حسین به ویژه بعد از راهپیمایی چند میلیونی اربعین از آنجا که بزرگترین گردهمایی انسانی بوده و اوج کثرت همدلی بشری برای یک انسان اسوه است، بیش از هر جایی توانسته امتزاج مرگ و زندگی یا بدل کردن مرگ به امر حیات بخش و عامل سرزندگی و شور باشد.
حادثه کربلا نیز شیعه را به منزله توحیدی ترین و وحدت بخش ترین مذهب پیش چشم می گذارد. نه تنها غیر شیعه، که حتی افراد خارج از ادیان و مذاهب نیز می توانند تجربه وجودی عزای حسینی و حادثه کربلا را دریافت کنند. مفهوم آزادگی که توسط امام حسین(ع) طرح می شود، مهمترین کلیدواژه درک این بُعد و امکان انسانی است. بنابراین، قیام عاشورا، قیام وحدت انسانی و اوج تجربه مشترک معنوی_تاریخی_اجتماعیِ انسان است.
برخی تجارب معنوی در عین جهانی و مشترک بودن میان انسانها اما عمدتاً جنبه فردی دارند؛ نه سبب تحرک یا جنبشی اجتماعی می شوند و نه رخدادی تاریخی. اما قیام عاشورا و شور آن علاوه بر دریافت فردی، پدیده های تاریخی و اجتماعی بی نظیری مانند انقلاب اسلامی و راهپیمایی اربعین را رقم می زند.