نگاه صفر و صدی به بازگشایی مدارس نداشته باشیم

بیش از یک ماه از آغاز سال تحصیلی جدید که به روال سال گذشته به صورت غیرحضوری آغاز شد، می گذرد؛ با این تفاوت که واکسیناسیون معلمان و دانش‌آموزان به صورت گسترده صورت گرفته و عزم وزارت آموزش و پرورش به تبعیت از ستاد ملی کرونا برای بازگشایی مدارس، جدی است. در همین راستا الگویی برای بازگشایی تدریجی ارائه شده، اما همچنان چالش‌ها و ابهاماتی پیرامون بازگشایی مدارس مطرح است.

حمیدرضا بیژنی در این باره اظهار کرد: آغاز سال تحصیلی جدید همزمان با فصل پاییز زیر چتر کرونا، بار دیگر زمینه‌ساز جاری شدن پرسش­‌های بسیاری درباره­ وضعیت آموزش بر سر زبان­‌ها شده است. از سویی دغدغه­‌های آموزشی در سطحی از اهمیت قرار دارند که نمی­‌توان آن را نادیده گرفت و حکم به تعطیلی بی قیدوشرط مدارس داد و از سویی دیگر اهمیت امنیت جان دانش‌آموزان موضوعی نیست که بتوان به سادگی از کنارش عبور کرد.

وی افزود: آنچه در این میان قربانی می­‌شود آرامش و آسایش خانواده­‌هایی است که میان سلامت جسمی و سلامت روحی فرزندان دچار استیصال و سردرگمی شده­‌اند. سردرگمی­ که با عدم پوشش رسانه­‌ای مطلوب پیرامون وضعیت مقاومت بدن پس از واکسیناسیون تقویت شده است.

این جامعه‌شناس با بیان اینکه در حالی که ماه­‌های گذشته از لزوم واکسیناسیون جمعی سخن گفته می شد، امروز و پس از افزایش میزان واکسیناسیون، هر روز خبرهای نگران کننده­‌ای درباره­ ورود پیک ششم می­‌شنویم؛ خبرهایی متناقض و گیج کننده گفت: اما راه چاره چیست؟ ارائه­ راه‌حل پیرامون چنین مسائلی به سادگی امکان پذیر نیست، اما می­‌توانیم راهکارهایی را در این باره بیاندیشیم که تا حد زیادی از حجم نگرانی­‌های خانواده­‌ها و جامعه نسبت به سلامت روحی و جسمی کودکان و نوجوانان دانش‌آموز بکاهد و آن «سیالیت نهادی» است.

بیژنی با تاکید بر لزوم پرهیز از نگاه صفر و صدی در تصمیم‌گیری­‌ها این را هم گفت که دولت به جای محول کردن بسیاری از تصمیمات به خانواده­‌ها و احترام و اعتماد به نقش معلمان و مدارس، سعی می­‌کند تا خیر مطلق را برای همگان تایید و تصویب کند، حال آنکه افراد در سطوح خرد بهتر از هر نهاد و جایگاهی می­‌توانند در این مسائل و متناسب با شرایط خود تصمیم گیری کنند.

به اعتقاد این جامعه شناس، بهترین راهکار در حال حاضر این است که دولت با تنظیم ضوابطی سیال، انتخاب حضوری یا مجازی بودن مدارس را با تاکید بر کیفیت وضعیت تحصیلی به مدارس و خانواده­‌ها محول کند البته تحقق این امر به نحوی است که اولا دانش­‌آموزان تنها ساعات یا روزهایی معین از ایام هفته را ملزم به حضور در مدرسه باشند ( برای مثال دو روز در هفته) و دوماً انتخاب کلاس­‌ها و دوره­‌های حضوری منوط باشد به وضعیت تحصیلی دانش آموزان در درس­هایشان با محوریت برگزاری آزمون­‌هایی که در طول دوران مدرسه از دانش آموزان دریافت می­‌شود.

این جامعه شناس ادامه داد: بدین ترتیب شاهد خواهیم بود بدون اینکه موضوع آموزش حضوری را تبدیل به مسئله­‌ای اجتماعی کنیم، می­‌توانیم با احترام به نگرانی­‌ خانواده­‌ها و اعتماد به دستورالعمل­‌های مدیریتی و آموزشی مدارس و معلمان، از ظرفیت­‌های مردمی در جهت مدیریت این موضوع استفاده کنیم.

بیژنی درباره آسیب‌های اجتماعی و تربیتی ناشی از آموزش‌های غیرحضوری با توجه به طولانی شدن تعطیلی مدارس نیز گفت: انسان‌ها همواره در حال انتخاب هستند و گزینش هایشان مبتنی بر هزینه‌ها و فایده‌ها معنا پیدا می‌کند. موضوعی که پیرامون آسیب‌های اجتماعی و تربیتی هم می‌تواند دو ابهام را حاصل کند که نیازمند پاسخ‌گویی مسئولان و متولیان آموزش و پرورش در جهت اقناع‌گری عمومی است. آیا آسیب‌های بهداشتی و سلامت پیک‌های بعدی کرونا که روزانه در رسانه‌ ملی مردم را نسبت به ورود آن هشدار می‌دهند به حدی ساده است که می‌توانیم مدارس را بازگشایی کنیم؟ در این صورت چگونه می‌توانیم مردم را در جهت رعایت پروتکل‌ها اقناع کنیم و اگر این مسئله ساده نیست و خطرات جبران ناپذیری دارد، چگونه می‌توان درباره سلامت و جان دانش‌آموزان و خانواده‌هایشان تصمیم درست گرفت؟.

وی افزود: از سوی دیگر آیا مدارس تنها متولی و مرکز تربیت اجتماعی و فرهنگی در وضعیت فرانهادی امروز جهان هستند؟ زندگی در عصر رسانه‌های دیجیتال نه تنها شیوه‌های هویت‌یابی نوجوانان و جوانان را تغییر داده است که حتی منابع هویت‌ساز سنتی آنها یعنی معلمان و مدارس را تحت‌تاثیر قرار داده است. آیا در چنین عصری تطابق هزینه‌ اجباری کردن مدارس به فایده‌های آن نتیجه‌ی معقولی را حاصل می‌کند؟.

ممکن است شما هم بپسندید
پاسخ دهید

ایمیل شما منتشر نمیشود