بعد از اعلام آغاز سازوکار خروج نظامی آمریکا از عراق سوالاتی درباره تکرار این سناریو در سوریه نیز مطرح می شود.
هم زمان با روی کار آمدن دولت دموکراتها در آمریکا و طرح استراتژی خروج از غرب آسیا با هدف تمرکز بر شرق این قاره، روزشمار برای خروج نظامیان ایالات متحده از منطقه آغاز شده است.
گمانه زنی ها در این خصوص به ویژه بعد از شکست آمریکا در افغانستان و سقوط دولت این کشور بیشتر شد و اغلب ناظران معتقدند که خروج نظامی واشنگتن از منطقه به شکل تدریجی قطعی است؛ البته مطمئنا آمریکا به طور کامل منطقه استراتژیک غرب آسیا را رها نخواهد کرد و به اشکال دیگری به تثبیت نفوذ خود در این منطقه می پردازد.
در سایه فشارهایی که مردم و نمایندپان پارلمان عراق طی 2 سال گذشته برای اخراج نظامیان آمریکا اعمال کرده اند سازوکار خروج این نیروها از عراق در اولویت قرار گرفته است و آمریکا بعد از گذشت نزدیک به 19 سال اشغالگری در عراق و صرف تریلیون ها دلار اکنون مجبور است نظامیان خود را از خاک این کشور بیرون بکشد.
اما موضوعی که شاید کمتر مورد توجه قرار گرفته باشد بحث خروج نظامی کامل آمریکا از سوریه و پایان دادن به اشغالگری در این کشور است. درحال حاضر آمریکا نزدیک به 1000 سرباز در سوریه دارد و از ابتدا با حمایت از تروریستها و نیروهای دموکراتیک سوریه به دنبال ایجاد یک دولت کرد و طرفدار واشنگتن در این کشور بود.
اما حضور پررنگ روسیه در سوریه و همچنین یک دولت طرفدار محور مقاومت مانع از تحقق جاه طلبی های ایالات متحده شد و برخی کارشناسان بر این باورند که آمریکا به این نتیجه رسیده است که حضور آن در شمال سوریه، همانند عراق و افغانستان بیهوده بوده است. طی 2 ماه قبل آمریکا بعد از خروج آخرین سربازش از افغانستان 3 پایگاه از 13 پایگاه نظامی خود را در سوریه تخلیه کرد و به گفته شماری از ناظران شاید این اقدام مقدمه خروج کامل واشنگتن از خاک این کشور باشد.
اخیرا نیز ایالات متحده یک کاروان نظامی متشکل از 270 خودرو زرهی را از منطقه «خراب الجبیرم در حومه حسکه خارج و به شمال عراق منتقل کرد. این یکی از بزرگترین عملیاتهای خروج تجهیزات نظامی آمریکا از سوریه طی سالهای گذشته بوده است.
از طرف دیگر آماده سازی هایی برای انجام مذاکرات میان دولت دمشق با نیروهای دموکراتیک سوریه به میانجیگری مسکو صورت گرفته که در صورت به نتیجه رسیدن این مذاکرات ممکن است شمال سوریه بدون هیچ جنگی به حاکمیت دولت رسمی این کشور برگردد که به معنای بازگشت نفت های چاه و مزارع گندم سوریه به ملت این کشور است و قطعا نتایج مثبت اقتصادی زیادی خواهد داشت.
همچنین اگر این مذاکرات به نتیجه مطلوبی برسد راه برای حل و فصل پرونده ادلب و اخراج نیروهای ترکیه-چه از طریق مذاکره و –چه عملیات نظامی باز خواهد شد.
از طرف دیگر پرواضح است که نظامیان آمریکا در عراق درواقع یک کاروان لجستیک برای سربازان واشنگتن در سوریه هستند و در صورتی که خروج نظامی آمریکا از خاک عراق انجام شود، تامین امنیت و حمایت از سربازان آمریکایی در سوریه نیز تحت شعاع قرار میگیرد.
نکته مهمتر آن است که بعد از حمله به پایگاه های آمریکایی در عراق، حمله بی سابقه اخیر به پایگاه التنف آمریکا در مثلث مرزی عراق و اردن و سوریه پیامی هشدار آمیز برای واشنگتن بود مبنی بر اینکه هیچ جای امنی برای آمریکا در غرب آسیا وجود ندارد و این کشور در صورت ترک عراق مجبور به عقب نشینی از سوریه نیز هست.
در این میان کردهای شمال سوریه نگرانی زیادی از تکرار سناریو افغانستان و رها شدن توسط آمریکا دارند و از طرف دیگر امیدوارند که در پی انتقادات وارده به دولت ایالات متحده به دلیل شکست در افغانستان، واشنگتن برای بهبود چهره خود در منطقه اقدام مشابهی را در سوریه انجام ندهد؛ اما این سناریو خیلی محتمل نیست.
به اعتقاد برخی، «جو بایدن» رئیس جمهور ایالات متحده در مقایسه با «دونالد ترامپ» رئیس جمهور سابق این کشور موضع نرم تری نسبت به سوریه دارد و این موضع وی را میتوان در اقدام اخیر واشنگتن برای انتقال گاز مصر از خاک سوریه به لبنان نادیده گرفتن بخش از تحریم های «قانون سزار» مشاهده کرد. اما واقعیت آن است که بایدن نیز همانند ترامپ رویکرد مثبتی در قبال دمشق ندارد، اما استراتژی وی متفاوت از رئیس جمهور قبلی آمریکاست و شاید پرونده سوریه در مقایسه با پرونده چین و شرق آسیا چندان اهمیتی برای او نداشته باشد.
در هر صورت اگر سازوکار خروج نظامی آمریکا از منطقه آغاز شود نظامیان آمریکایی مستقر در سوریه نیز شامل این روند خواهند شد. البته ممکن است این اقدام کمی با تاخیر و بعد از عقب نشینی واشنگتن از عراق انجام گیرد و با توجه به محدود بودن شمار نیروهای نظامی ایالات متحده در سوریه نسبت به عراق، سازوکار خروج آنها آسانتر خواهد بود.