ازدواج یکی از مهمترین مراحل زندگی است که به احتمال زیاد هر شخصی به وقتش به آن فکر میکند و برای آن رویاهایی در سر دارد. اما چند نفر هستند که میتوانند به این رویاها تحقق ببخشند؟ همیشه کار به همان سادگی که در ذهن ماست پیش ما نمیرود و میبینیم بعد از ازدواج با چالشهایی روبرو میشویم که پیشبینیاش نمیکردیم. اما خیلی از افراد دیگر هم با توانایی و مهارتهای لازم وارد ازدواج میشوند و میتوانند یک رابطه امن و سالم برای خودشان و همسرشان بسازند. اما این چه مهارتهایی است که میتواند این قدر تفاوت در یک رابطه ایجاد کند؟ در این مقاله به این موضوع میپردازیم و روی مهارتهایی که زنان باید با آن آشنا شوند تمرکز میکنیم.
مهارتهایی که قبل از ازدواج باید به عنوان یک زن بیاموزید
یاد گیری مهارت قبل از ازدواج زن و مرد ندارد! مشخص است که به عنوان یک همسر، چه مرد باشید، چه زن باید مهارتهای مهمی را بیاموزید، برخی از این مهارتها مشترک است، مانند مهارت همدلی، داشتن گوش شنوا، انتقاد صحیح و … برخی از مهارتهای دیگر هم مختص زن یا مرد است. در این مقاله به برخی از این مهارتها که مخصوص زنان هستند اشاره میکنیم و اگر هم مورد مشترکی را بیان کردهایم از نگاه زنانه آن را بررسی میکنیم تا بتوانیم کمک کنیم بتوانید یک همسر ایدهآل باشید تایک رباطه ایدهآل برای خودتان بسازید.
شناخت تفاوت زن و مرد
اولین و مهمترین موضوعی که که باید قبل از ازدواج درباره آن بیاموزید شناخت تفاوت بین زن و مرد است. این تفاوت تنها ظاهری نیست، زن و مرد تفاوتهای شناختی بسیار جدی باهم دارند که اگر با آن آشنا نباشید موقع روبرو شدن با آن با چالش روبرو میشوید. مثلا مردها معمولا نمیتوانند همزمان روی چند کار متمرکز باشند، این کاری است که زنها خوب از پس آن بر میآیند و اگر به این تفاوت آگاه نباشند ممکن است تصور کنند وقتی همسرشان مشغول انجام کاری است به آنها بیتوجه است. یا مورد دیگر اینکه ابراز علاقه مردان معمولا با بیشتر عملی است تا کلامی، در حالیکه زنان تشنه شنیدن این محبت و علاقه هستند و اگر مردان را نشناسند دچار سوء تفاهم میشوند.
رابطه جنسی یکی از مهمترین ابعاد رابطه عاطفی است. اما به همان اندازه که جدی است به همان اندازه نیاز به آگاهی و آموزش دارد. معمولا زوجها به خصوص خانمها تصور میکنند میتوانند بعد از ازدواج با آزمون و خطا به تدریج در این زمینه تجربه کسب میکنند اما بسیاری از خانمهای ما حتی بعد از سالها بعد از ازدواج و داشتن رابطه جنسی حتی تجربه ارگاسم را نداشتهاند. روانشناسی زرد خانمهای ما را به جهتی بردهاند که تصور میکنند تنها چیزی که باید در رابطه جنسی بدانند این است که به خودشان برسند و شیفتگی و لوندی داشته باشند! در صورتی که این موضوع به هیچ وجه تمام ماجرا نیست! زنان ما باید در درجه اول یاد بگیرند نیازهای جنسی شان را بشناسند و آن را با شیوه اصولی و صحیح بیان کنند! همچنین باید آگاهی لازم درباره تمام ابعاد رابطه جنسی داشته باشند.
شناخت درست از خود
تا زمانی که شما خود و نیازهایتان را نشناسید هیچ کس نمیتواند برای رفع آنها به شما کمک کند و از آن مهمتر شما هم نباید چنین توقعی را از همسرتان داشته باشید. از آن مهمتر وقتی شما بتوانید خودتان را به درستی بشناسید،انتخاب همسر آینده تان نیز به شیوه صحیحتری انجام میپذیرد چون شناخت خود در واقع نقشه راهی است برای پیش رفتن به سوی آنچه واقعا میخواهید! پس قبل از آشنا شدن با کسی، حتما این لطف را در حق خودتان بکنید. تصور نکنید همین که میدانید چه غذایی دوست دارید، چه لباسی میپوشید، عطر مورد علاقهتان چیست و هدفتان از ازدواج چیست به خودشناسی رسیدهاید. ابعاد خودشناسی بسیار گستردهتر از این هاست و باعث میشود شما تمام نقاط ضعف و قوت خود را ریشه یابی کنید، نقاط ضعفتان را برطرف کنید و از نقاط قوتتان برای بهبود شرایطتتان استفاده کنید.
هوش هیجانی
هوش هیجانی یک سازه بسیار مهم است که نه تنها در روابط عاطفی بلکه در تمام روابط زندگیتان از خانودگی گرفته تا دوستی و همکاری به آن نیاز جدی دارید. هوش هیجانی به زبان ساده یعنی شما بتوانید در درجه اول احساسات و هیجانات خود را بشناسید و به موقع ابرازش کنید و در درجه دوم توانایی تشخیص هیجانات مختلف دیگران را داشته باشید و وقتی آن را ابراز کردند بتوانید درکش کنید. شاید با خواندن این تعریف تصور کنید “اینکه کاری ندارد همه میتوانند چنین کاری کنند” اما اینطور نیست، تحقیقات نشان داده زوجهای زیادی هستند که هیچ کدامشان چنین توانایی را ندارند. اگر هوش هیجانی داشته باشید میتوانید جلوی خیلی از جر و بحثها را بگیرید، مسائل را به موقع حل نمایید و توانایی همدلی خودتان را بالا ببرید. اما یک سوال جدی، آیا هوش هیجانی قابل آموختن است؟ بله! شما میتوانید تکنیکهای هوش هیجانی را بشناسید و یاد بگیرید و از آن در جهت بهبود رابطه عاطفیتان استفاده کنید.
مدیریت هیجانی
احتمالا کلمه مدیریت هیجانی را زیاد شنیدهاید اما به همان اندازه آن را جدی گرفتهاید؟ شاید برایتان عجیب باشد اما اگر مدیریت هیجانی داشته باشید درصد بالایی از مشکلات احتمالی زناشویی در آینده را حل خواهید کرد زیرا مدیریت هیجانی باعث میشود شما بتوانید در مواقع بحرانی هیجاناتتان را کنرتل کنید و به جای یک تصمیم احساسی دنبال راه حل منطقی بگردید. صحبتهای نگار از مراجعین ما را بخوانید تا با یک مثال ساده از عدم مدیریت هیجانی و عواقبش در زندگی آشنا شوید:” من یهو خیلی عصبی میشم و هرچی از دهنم در میاد میگم، رضا بارها بهم گفته موقع جر و بحث همه چیز رو زیر سوال نبر، همه پلهای پشت سر رو خراب نکن منم قول میدم دیگه تکرار نشه، ولی باز دوباره از کوره در میرم، خودم بعدش خیلی پشیمون میشم ولی بیفایده است، باعث شدم احترام بینمون از بین بره، سری آخر بهم گفت بار آخره که کوتاه میام، خیلی ترسیدم، میترسم از دست بدم زندگیم رو”. نگار توانست با یادگیری مدیریت هیجانی از پس این موضوع بر بیاید و نه تنها در زندگی شخصی و عاطفیاش بلکه در سایر روابطش از این مهارت استفاده کند.
مدیریت وابستگی به خانواده
وابستگی به خانواده یکی از موارد بسیار مهمی است که به خصوص در خانمها موجب چالشهای بسیار زیادی در زندگی زناشوییشان میشود. شما باید قبل از ازدواج، وابستگی ناسالمتان به خانواده را تبدیل به دلبستگی سالمی کنید که روی زندگی شخصیتان اثر منفی نگذارد. به تفاوت کلمات “وابستگی” و “دلبستگی” دقت کنید! وابستگی منجر به رابطه سالمی نمیشود در حالیکه دلبستگی باعث میشود هر دو طرف رابطه از وجود هم لذت ببرند. اینکه شما با خانوادهتان در ارتباط داشته باشید به یکدیگر محبت کنید و دلتان بخواهد در کنار هم باشید نه تنها چیز بدی نیست بلکه واجب است! به شرط اینکه از روی وابستگی نباشد از روی دلبستگی باشد! سبک تربیتی در فرهنگ ما متاسفانه اغلب طوری است که منجر به وابستگی ناسالم بین والد و فرزند میشود. این موضوع را قبل از ازدواج حل کنید و برای پی بردن به اهمیت آن صحبت مهرداد از مراجعین ما که همسرش وابستگی ناسالم با خانواده را داشت بخوانید:” من دیگه نمی دونم باید چه کار کنم، توی هفته خودش از صبح تا عصر خونه مامانشه شبم که من میخوام خسته و کوفته برم خونه زنگ میزنه میگه مهرداد میایی اینجا؟ من حالا یه بار میگم آره میام ولی کل هفته که نمیتونم اونجا باشم! می گم نگین جان پریشب اونجا بودیم امشب خونه خودمون باشیم. عزیزم میاد ولی ناراحت میشه! مسافرتم میریم همش گوشی دستشه داره تصویری صحبت می کنه با خانواده اش، باز حرف میزنم ناراحت میشه میگه تو با خانواده من چه مشکلی داری؟ من چه مشکلی آخه میتونم داشته باشم با خانواده اش من با اینکه زندگی شخصی ندارم مشکل دارم”.
حفظ مردانگی همسر
در سالهای اخیر تلاشهای زیادی برای برابری حقوق زن و مرد شده است که تلاش درستی است اما به هیچ عنوان بدان معنی نیست که باید برخی ویژگیهای تکاملی زن و مرد را نادیده بگیریم و انکار کنیم!در نظر گرفتن تفاوتهای فطری، ذاتی و تکاملی زن و مرد به معنای عدم اعتقاد به حقوق برابر زن و مرد نیست! بنابراین لازم است در این مورد آگاهی بیشتری داشته باشید. مردان از لحاظ فطری و تکاملی نیاز دارند احساس قدرت داشته باشند، منظور ما از احساس قدرت، قدرت جسمانی و احترام به پرخاشگری آنها نیست! به هیچ عنوان! منظور ما احساس قهرمانِ شما بودن است. مردان به لحاظ تکاملی نیاز دارند قهرمان شما باشند و این احساس در آنها به وجود بیاید که آنقدر قدرت دارند که همسرشان به آنها تکیه کند. متاسفانه برخی خانمها نه تنها چنین احساسی در همسرشان ایجاد نمیکنند بلکه این احساس را به کلی در آنها نابود میکنند. برای اینکه این موضوع را درک کنید، خودتان را جای او بگذارید؟ دلتان میخواهد با مردی که ویژگیهای زنانه دارد زندگی کنید؟ به احتمال زیاد جوابتان خیر است! پس همسرتان را هم در چنین شرایطی نگذارید.
الویت قرار دادن همسر
یکی از مهمترین مواردی که باید هر زن و مردی در زندگی مشترک حتما بیاموزند و اجرا کنند این است که همسرشان را الویت قرار دهند و برایش ارزش قایل باشند .وقتی ازدواج میکنید همسرتان در مقایسه با خانواده، دوستان، همکاران، آشنایان و تمام اطرافیانتان باید الویت شما باشد. اگر مشکلی باهم دارید باید بین خودتان حلش کنید اما هرگز نباید اشخاص دیگر را به او ترجیح دهید حتی خانوادهتان را، اگر ببینید همسرتان ارزش چنین کاری را ندارد باید مشکلاتتان حل شود نه اینکه دیگران جایگزینش شوند! همانطور که گفتیم الویت قرار دادن همسر، زن و مرد ندارد اما اگر بخواهیم از دید روانشناسی خانمها به این مساله نگاه کنیم باید گفت خانمها معمولا بین همسرشان و والدین و خانوادهشان گیر میکنند، در برابر همسرشان از خانواده شان دفاع می کنند و در برابر خانوادهشان از همسرشان دفاع میکنند! در این بین هیچ کدام از طرفین راضی نمیشوند و شما هم روز به روز با تنشهای بیشتری روبرو میشوید. قبل از ازدواج مطمئن شوید وابستگی هایی که پیشتر راجع به آن صحبت کردیم را حل کردید و میتوانید این موضوع را درک کنید که همسرتان الویت زندگی شماست. لازم به ذکر است که منظور ما از الویت قرار دادن همسرتان این نیست که به زمین و زمان بر سر همسرتان بجنگید! منظورمان این است که شما و همسرتان باید یک تیم دو نفره باشید و پشت یکدیگر را خالی نکنید. به زبان ساده همسرتان باید بداند در غیابش منافعش را نزد همه حفظ می کنید. البته این حق دو جانبه است، او هم برای شما باید چنین حسی ایجاد کند.
مدیریت مالی
مدیریت مالی برای یک زن در خانه بسیار اهمیت دارد. از انجایی که از نظر شرعی و عرفی و طبق قانون خرج و مخارج خانه به عهده مرد خانه است شما باید به عنوان یک خانم شاغل که خودش درآمد دارد یا خانم خانه داری که وابسته به درآمد همسرش است، به صورت شفاف و روشن قبل از ازدواج شیوه و روشتان برای مدیریت مالی مشخص و روشن باشد. فرقی ندارد بخواهید چطور برنامه ریزی کنید، این به شرایط شما و همسرتان بستگی دارد، مهم این است که بدانید چه میخواهید و با همسرتان سر این موضوع به توافق برسید.
مدیریت روابط با خانواده همسر
بعد از ازدواج شما به اضافه همسرتان با خانواده او نیز ارتباط خواهید داشت، فراموش نکنید هرگز نباید سعی کنید بین او و خانوادهاش قرار بگیرید، همانطور که پیشتر توضیح دادیم شما و همسرتان باید یک تیم دو نفره باشید، وارد بازی قدیمی مادر شوهر و عروس شدن تنها باعث تحلیل انرژی شما، از بین رفتن حرمتها و ایجاد کینه و از بین رفتن صمیمیت بین شما و همسرتان میشود. از همان ابتدا حواستان باشد درگیر این مسائل نباشید و همسرتان نیز این اطمینان را بدهید که در برابر هر مشکلی، چه با خانواده او چه با خانواده خودتان کنار یکدیگر خواهید ماند.
منبع: همیار عشق