“گاردین” در گزارشی، به روی کار آمدن “ابراهیم رئیسی” به عنوان رئیس جمهور جدید ایران و تاثیرگذاری سیاست های احتمالی وی در رابطه با غرب و منطقه خاورمیانه پرداخته است.
گاردین در این رابطه می نویسد: «ابراهیم رئیسی دیدگاه سخت گیرانه ای نسبت به کشورهای غربی دارد با این حال، این دسته از کشورها جهت کاستن از شدت تنش ها با تهران، باید با وی وارد تعامل شوند. در غیراینصورت، منطقه خاورمیانه با چالش های فراوانی رو به رو خواهد شد».
“گاردین” به طور خاص به این مساله اشاره کرده که کشورهای غربی نظیر آمریکا، به جایِ در پیش گرفتن اقدامات تقابلی در برابر دولت جدید ایران، باید رویه ای توام با تشویقِ گفتگو و مذاکرات دیپلماتیک را در پیش گیرند و به تعامل، و نَه تقابل با دولت ابراهیم رئیسی بپردازند.
گاردین در این رابطه می نویسد:
«در شرایط کنونی، ابراهیم رئیسی به عنوان فردی که مواضع سرسختانه ای نسبت به کشورهای غربی دارد، به عنوان رئیس جمهور ایران به قدرت رسیده است. در عین حال، یک دولت بیتجربه نیز در اسرائیل بر سر کار آمده که تهدید به انجام اقدام نظامی علیه تهران می کند، نگرانی ها در مورد اوج گیری یک “جنگ در سایه” در خلیج فارس نیز بار دیگر به اوج رسیده اند، متحد ایران یعنی حزب الله لبنان نیز به تازگی در حرکتی اقدام به شلیک ده ها راکت به سوی اسرائیل کرده است. جدای از همه این ها، در انگلستان، مسوولان انگلیسی، صحبت های تهاجمی را علیه ایران به دلیل نقش ادعایی آن در حمله به نفتکش اسرائیلی “مرسر استریت” و کشته شدن یکی از اتباع خود در جریان این حمل مطرح می کنند. در عین حال، مذاکرات هسته ای وین متوقف شده و کشورهای غربی نیز مدام از پیشروی های هسته ای ایران انتقاد می کنند.
تمامی این مسائل حاکی از شرایطی خطرناک هستند و می توانند موجب اوج گیری تنش و بحران ها میان ایران و غرب در منطقه خاورمیانه شوند. در عین حال، ابراهیم رئیسی نیز در همان ابتدای کار خود، مواضع سختگیرانه و قاطعی را اتخاذ کرده است. رئیسی گفته است: “تحریم های ظالمانه که دوران دونالد ترامپ علیه ایران وضع شدند، همگی باید لغو شوند”. با این حال وی هیچ طرح روشنی در این رابطه مطرح نکرده است.
پیروزی ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری ایران، تا حد زیادی پیروزی جناح و گروه های مخالف با غرب در داخل ساختار سیاسی ایران است. این در حالی است که پیش از ابراهیم رئیسی، “حسن روحانی” به عنوان رئیس جمهور سابق ایران، تلاش های فراوانی را برای بهبود روابط با آمریکا و غرب انجام داد که همگی آن ها ناموفق بودند. در شرایط فعلی، ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس جمهور جدید ایران، از قدرت و پشتیبانی لازم جهت انعقاد توافق با غرب در وین برخوردار است. توافقی که اگر منعقد شود، تا حدی می تواند از شدت مشکلات اقتصادی ایرانِ کنونی بکاهد.
با این حال نباید فراموش کرد که ابراهیم رئیسی از جمله آن دسته از ملیگرایانی است که عمیقا از زمینههای ایدئولوژیک و مذهبی برخوردار هستند و تا حد زیادی به خودکفایی ایران باور دارند. رئیسی و همفکرانش بر این باورند که مخصوصا اقتصاد جمهوری اسلامی ایران به هیچ عنوان نباید به غرب و به ویژه آمریکا وابسته باشد. هدف اصلی آن ها این است که اهرم سیاسی که آمریکا با استفاده از تحریم ها علیه ایران به دست آورده را هر چه سریعتر از بین ببرند و آن را بی اثر سازند. بدون تردید رئیسی و همفکرانش، دوستان آمریکا نبوده و نخواهند بود.
به احتمال فراوان در دوران ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی، شاهد اوج گیری نفوذ منطقه ای جمهوری اسلامی ایران نیز خواهیم بود. به همین منوال انتظار می رود که پیوندهای راهبردی ایران با چین و روسیه نیز تقویت شوند. ایران اخیرا با چین “توافق مشارکت راهبردی 25 ساله” را به امضا رسانده و درعین حال “ولادیمیر پوتین” رئیس جمهور روسیه نیز در زمره نخستین رهبران جهان بود که پیروزی ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاستجمهوری ایران را تبریک گفت.
با این همه، حادثه اخیرِ حمله به کشتی اسرائیلی مرسر استریت در خلیج عمان که در جریان آن یک تبعه بریتانیایی و یک تبعه اهل رومانی جان باختند و کشورهای غربی، تهران را مقصر اصلی این حادثه معرفی کردند هم برای دولت ابراهیم رئیسی حامل چالش هایی جدی است. اگر چه ایران قویا اتهامات در این رابطه را رد کرده است. جدای از این ها، ایران به طور ناگهانی مذاکرات مربوط به مبادله زندانیان با غرب را نیز متوقف کرده است. امریکه دومنیک راب وزیر خارجه برتیانیا آن را یک اتفاق هشدار دهنده توصیف کرده است.
اضافه بر این، در مدت اخیر شاهد اوج گیری تنش ها میان اسرائیل با حماس و حزب الله لبنان نیز وبده ایم. حزبالله به تازگی اقدام به شلیک ده ها راکت به سمت اسرائیل کرده و به وضوح مسوولیت این حملات را نیز پذیرفته است. به نظر می رسد این اقدام حزب الله لبنان، پیامی روشن از جانب آن برای دولت جدید اسرائیل به نخست وزیری “نفتالی بنت” بوده است. پس از حادثه حمله به نفتکش اسرائیل درخلیج عمان، اسرائیلی ها مدام ایران را به اقدام نظامی تهدید کرده اند. به نظر می رسد انجام این حمله در نوع خود می تواند پیام قاطع ایران به اسرائیل نیز باشد.
در این شرایط، واشنگتن نگرانی های جدی دارد که منطقه خاورمیانه شاهد اوج گیری درگیری ها میان تهران و دیگر بازیگران منطقه ای شود. درگیری هایی که می توانند تا حد زیادی ناشی از تغییر رهبران ایران و اسرائیل باشند. در اوایل سال جاری میلادی، امیدهای فراوانی نسبت به تنش زدایی در روابط تهران و عربستان در پی آغاز شدنِ گفتگوهای آن ها در عراق ایجاد شد، با این حال، این امیدها اکنون تا حد زیادی کم رنگ شده اند. عربستان سعودی دعوت حضور در مراسم ابراهیم رئیسی را رد کرده و اینطور به نظر می رسد که دو طرف بار دیگربه خانه اول بازگشته اند.
دولت بایدن نیز در رابطه با ایران نگرانی های خاصی را دارد. آن ها امید داشتند که بتوانند با توجه به شرایط خود، توافق سال 2015 برجام را بار دیگر احیا کنند. احتیاط های بیجای دولت بایدن عملا موجب شد تا محافظه کاران ایرانی نظیر ابراهیم رئیسی دست برتر را در عرصه معادلات سیاسی ایران به دست آوردند و در ایران این نکته ثابت شود که تعامل با غرب، کاملا بیهوده و پوچ است. اکنون نیز ناظران و تحلیلگران بر این باورند که اگر مصالحه ای انجام شود و توافقی منعقد گردد، حداقل برای آمریکا این مساله خیلی دیر است و ایران توانسته توانمندی های هسته ای خود را به نحو چشمگیری افزایش دهد.
همین موضوع در نوع خود موجب ایجاد یک کابوس وحشتناک برای رهبران و سیاستمداران اسرائیلی شده است. با این حال باید توجه داشت که تشدید جنگ های نیابتی علیه تهران و همچنین طرح مکرر تهدیدات نظامی علیه این کشور، چاره اصلی حل مشکلات نیست. اتحادیه اروپا به مراسم تحلیف ابراهیم رئیسی یک نماینده فرستاد. این اقدام، کار درست بود. در این برهه حساس زمانی، آمریکا و بریتانیا باید بیش از گذشته مشتاق به بهبود روابط خود با ایران باشند و سعی کنند دربِ گفتگوهای دیپلماتیک را با تهران همچنان باز نگه دارند».
*لینک:
https://www.theguardian.com/commentisfree/2021/aug/08/the-observer-of-what-the-election-of-iran-new-presidents-means-for-the-middle-east