درباره‌ واکسن و رسانه

ما در ایران واکسن می‌سازیم. گزارشش را می‌توانید در توییتر متخصصانی مثل @AlanVeisi ببینید، ۸۳ میلیون نفر هم در معرض خطر هستند، و باور جمعی و ملی خصوصا در میان گروه‌های مرجع و صدادار نسبت به این واکسن‌ها بسیار پایین است. برای دانستن، به متخصصان رجوع کنید، نه به دیسینفو و میسینفو (گمراه سازی عامدانه). بسیار هستند کسانی که با قصد به خیال خودشان خوب، یا در پی پول، در جهت تایید یا تکذیب واکسن ایرانی دروغ می‌گویند. دروغ فقط اعتماد را در درازمدت از میان می‌برد. این راه – اگر دل‌بسته‌ی ایران و ایرانی هستید – رفتن ندارد.

اما بعد از دانستن از طریق متخصصان چه باید/می‌توان کرد؟ ما در ایران سیاست‌گذاری رسانه‌ای نداریم. این را درک کرده‌اید؟ برای هیچ یک از رسانه‌های جریان اصلی فارسی‌زبان در ایران (چه صدا و سیما و چه روزنامه‌ها و دیگر رسانه‌ها) سفارش‌دهنده و بودجه‌دهنده «مخاطب» نیست. به همین دلیل «استقلال رسانه‌ای» تنها در یک جهت (استقلال از تعهد به مخاطب) جریان دارد.

دومین ماجرا این است که رسانه خود را در رابطه‌اش با واکسن‌ساز هم تعریف نمی‌کند، بلکه واکسن‌ساز را در رابطه با خودش تعریف می‌کند. تماس می‌گیرند که بیاییم گزارش یا نه؟ وای به حال طرف اگر بگوید امروز نه، فردا بیایید. قهر می‌کنند. به همین سادگی. رسانه‌ها نهایتا بیلان کار می‌دهند تا دهان پرسشگر را ببندند. مثلا این که من در ۵۵ بخش خبری از واکسن گفته‌ام، یا در ۳۷۰ ستون نوشته‌ام. برای رسانه مهم نیست که شمای مخاطب دیدید یا نه، درک کردید یا نه. بر شما اثر مثبت گذاشت یا نه. آنچه مهم نیست شما هستید و البته آن مردمی که حتی به قدر شما صدا ندارند.

رسانه به بلوغ درک استمرار نیز نرسیده است. مثل آدمی که رفته جبهه و یک گلوله شلیک می‌کند و شکایت دارد که اگر قدر شلیک من را می‌دانستند جنگ تمام می‌شد. یک خبر می‌زند و می‌گوید توجه نشد. طلب‌کار هم می‌شود. خیر. کار رسانه یعنی استمرار. یعنی هر روز و هر ساعت آخرین خبر واکسن را بدهی. یعنی خبر را از ثانیه‌ی اول تا ده سال بعد ساعت به ساعت دنبال کنی، بپرسی، خبر پیدا کنی و منتشر کنی. یعنی بارها بگویی امروز هنوز خبری نیامده.

اما با این حال ما هم تلاش کرده‌ایم که خبر بیابیم و هم تلاش می‌کنیم و عذر هم می‌خواهیم. رسانه زیاد از دشمن حرف می‌زند اما فهمی از دشمن هم ندارد. در همین ماجرای واکسن تمام اذهان جامعه‌ی صدادار و مرجع زیر بمباران رسانه‌ای است، اما رسانه خودش باور ندارد که از آن سو بمبارانی هست. وقتی از دشمن حرف می‌زند که می‌خواهد خودش را پیش سفارش‌دهنده عزیز کند یا بودجه بگیرد. اما باوری ندارد. چرا؟ افراد گرداننده‌ی رسانه خودشان زیر همین بمباران هستند و قربانی همین بمباران.

برگردیم به سوال اصلی. چه می‌توان کرد؟ اطلاع‌رسانی رو در رو (word of mouth).

– به شبکه‌ی پیرامونی خودمان اطلاع برسانیم.
– اطلاع درست برسانیم و از دیسینفو و میسینفو پرهیز کنیم.
– اطلاع مستقل برسانیم.
– اطلاع مستمر برسانیم.
– منتظر جایزه نباشیم.
– از پا نیفتیم.

یادمان باشد که صحبت از جان ۸۳ میلیون انسان است، تعارف و مماشات اسم دیگر مشارکت در کشتار است.

منبع:الف

ممکن است شما هم بپسندید
پاسخ دهید

ایمیل شما منتشر نمیشود