کنش ورزی سیاسی ایران در مساله افغانستان

گاردین در گزارشی به تشدید تحرکات بازیگران مهم منطقه ای در واکنش به تحولات افغانستان و به طور خاص به نقش ایران در این زمینه پرداخته است.

“گاردین” در گزارش خود به تشدید تحرکات سیاسی کشورهای مهم منطقه نظیر ایران، پاکستان، ترکیه و حتی چین و روسیه، در واکنش به تحولات جاری در افغانستان و اوج گیری مجدد قدرت طالبان در عرصه معادلات میدانی این کشور اشاره و به طور خاص موضع گیری کشورهای مذکور و تحرکات آن ها در قبال افغانستان را در برهه کنونی، الزامی راهبردی برای آن ها توصیف کرده است.
گاردین در این رابطه می نویسد:

«همزمان با خروج نیروهای نظامی آمریکا و ناتو از افغانستان، کشورهای ایران، پاکستان و روسیه، به نحو فعالی در تلاش هستند تا خلا نظامی، و سیاسی-دیپلماتیک ایجاد شده در این کشور را پُر کنند. این مساله مخصوصا با توجه به پیشروی های اخیر طالبان در خاک افغانستان، بیش از پیش از اهمیت برخوردار می شود.

اخیرا در تهران، “جواد ظریف” وزیر خارجه ایران با هیاتی از طالبان دیدار و گفتگو کرد و در پایان این نشستِ مشترک هم بیانیه ای صادر شد که در قالب آن طالبان متعهد شده که از حملات علیه غیرنظامیان، مدارس، مساجد و بیمارستان ها حمایت نخواهد کرد و در مورد آینده سیاسی افغانستان، قائل به گفتگو و حصولِ توافق است.

هیات طالبان را در جریان سفر به تهران، “ملا عباس استنکزی”، مذاکره کننده ارشد طالبان و رئیس دفتر سیاسی این گروه در دوحه قطر، رهبری می کرد. در جبهه مقابل، هیاتی از دولت افغانستان نیز در جریان مذاکرات تهران حضور داشته که رهبری آن با “یونس قانونی”، معاون اسبق ریاست جمهوری افغانستان بوده است.

به طور همزمان، سه هیات افغانِ دیگر نیز در تهران حضور داشته اند. ارزش و اهمیتِ بیانیه مشترک و پایانی نشست تهران که وعده گفتگوهای بیشتر در مورد آینده افغانستان را می دهد، در نوع خود قابل بحث است با این حال، کنش گری سیاسیِ فعال ایران در مسائل جاری افغانستان در برهه کنونی، تا حدی ریشه در نگرانی های تهران در مورد آینده معادلات افغانستان و کاستن از میزان احتمالِ سرایت درگیری و خشونت ها در افغانستان، به داخل ایران دارد. ایران از جمله همسایگان افغانستان است که مرز زمینی قابل توجهی را با این کشور دارد.

برخی ارزیابی ها به این نکته اشاره دارند که تا حدودا یک میلیون مهاجر افغانستانی، به سمت مرزهای کشورشان سرازیر خواهند شد تا از شر جنگ داخلی و یا زندگی زیر سایه طالبان، در امان باشند. با این حال، پیشروی های قابل توجه طالبان در مجاورت مرزهای مشترک افغانستان با ایران و حتی تصرف شماری از گذرگاه های مرزی مهم با ایران، هیچ گزینه ای الا کنش ورزی فعال در عرصه معادلات جار ی افغانستان را پیش روی تهران قرار نداده است.

ارزیابی ها حاکی از این هستند که ایران میزبان حدودا 780 هزار مهاجر افغان با مدارک شناسایی مشخص و قانونی است و در عین حال، جمعیتی بالغ بر 2.1 تا 2.5 میلیون افغان نیز بدون هرگونه مدارک شناسایی و قانونی معتبر، در ایران زندگی می کنند. مساله ای که عملا معادلات افغانستان را برای ایران تبدیل به یک موضوع مهم و قابل توجه کرده است.

از سویی، روسیه نیز به دنبال دریافت تضمین هایی بوده تا مطمئن شود که طالبان مرزهای شمالی افغانستان را به پایگاهی برای تحریک شورش و ناامنی در کشورهای آسیای مرکزی نخواهد کرد.

در این راستا، ترکیه نیز اخیرا در اقدامی که از سوی ناظران و تحلیلگران به مثابه حرکتی جهت خشنود ساختن آمریکا و همچنین پیشبرد منافعِ آنکارا ارزیابی شده است، پیشنهاد مشروطِ اعزام نیروی نظامی به افغانستان در قالب یک عضو سازمان ناتو با هدف حراست از فرودگاه بین المللی کابل را ارائه کرده است. در این چهارچوب، “رجب طیب اردوغان” پیشنهاد اعزام نیروی نظامی ترکیه به افغانستان با همکاری مجارستان را ارائه کرده است.
ترکیه پیش از این نیز در قالب ماموریت نظامی، از فرودگاه کابل محافظت کرده است با این حال، در شرایط کنونی، این کشور هم نگرانِ جاری شدن سیل مهاجران افغان است و هم سعی دارد با اقدامات اینچنینی، تا حدی موقعیت و جایگاه خود در سیاست خارجی آمریکا را که مدتی است مخدوش شده، بار دیگر احیا و بازسازی کند. هیات طالبان به همراه سه هیاتِ افغانِ دیگر که اخیرا در مذاکرات تهران شرکت کرده اند، به طور خاص با این موضع‌گیری جواد ظریف رو به رو شده اند که “شاید مجبور شوند تصمیمات سختی را اتخاذ کنند”. ظریف گفته است: “شجاعت در صلح، مهم تر از شجاعت در جنگ است”. استدلال اصلی وی نیز در این موضع گیری این بوده که باید از طرح درخواست های حداکثری در جریان ایجاد صلح و مذاکره دوری کرد و تا جای ممکن به صحبت ها و مواضع طرف‌های مقابل نیز گوش داد.

ظریف همچنین تاکید کرده که تداوم درگیری ها میان دولت افغانستان و طالبان، پیامدهای نامطلوبی را برای این کشور(افغانستان) به دنبال خواهد داشت. در این چهارچوب، بازگشت به گفتگوهای بین الافغانی، بهترین راه حل ممکن است.

در شرایط کنونی، در داخل ایران، بحث ها و مناظرات زیادی در مورد اینکه چگونه باید با طالبان برخورد شود، در جریان است. برخی در داخل ایران معتقدند که مهاجرت دسته جمعی از داخل افغانستان به ایران که در نتیجه چالش آفرینی های طالبان ایجاد خواهد شد، می تواند برای اقتصاد ایران مفید باشد. در این رابطه “سعید لیلاز”، اقتصاددانِ اصلاح طلبِ ایرانی و همچنین مشاور برخی دولت های پیشین ایران می گوید: “ایران با یک بحران جمعیتی رو به رو است و من معتقدم بهترین و کم هزینه ترین راه حل جهت مخاطب قرار دادن این بحران، پذیرش پدیده مهاجرت از افغانستان به ایران است. ثبات در افغانستان برای امنیت ملی ایران مفید است و می‌تواند به کاستن از دامنه بحران پیری و بحران اقتصادی در ایران کمک کند”.

در این چهارچوب، برخی در داخل ایران می گویند: “طالبانِ کنونی هیچ شباهتی به طالبان قدیمی ندارند. آن ها فهمیده اند که باید با جهان تعامل کنند و در این زمینه، به طور خاص منافع کشورهای منطقه و همکاری با آن‌ها را نیز در اولویت کاری خود قرار دهند”.

در این راستا، “رسول موسوی” مدیر کل غرب آسیای وزارت خارجه ایران نیز می گوید: “طالبان از مردم افغانستان هستند. آن ها جدای از جامعه سنتی این کشور نیستند. این مساله همیشه وجود داشته است. اضافه بر این، آن ها از قدرت نظامی نیز برخوردار هستند. آمرکیا در ماموریت نظامی خود در افغانستان شکست خورده و دیگر قادر نیست علیه طالبان، دست به کنشگری نظامی بزند”».

به طور کلی اینگونه به نظر می رسد که خلا ایجاد شده از خروج نیروهای نظامی آمریکا و ناتو از افغانستان و متعاقبا پیشروی های قابل توجه طالبان در افغانستان، کنش ورزی فعال در عرصه معادلات میدانی این کشور را در ابعاد مختلف، به یک الزام برای بازیگران مهم منطقه ای نظیر ایران، ترکیه، پاکستان و حتی روسیه و چین تبدیل کرده است. دستورِکاری که هم با هدفِ افزایش نفوذ و قدرت بازیگران مذکور در عرصه معادلات افغانستان پیگیری می شود و هم سعی دارد تا به نوعی از تبعات و پیامدهای نامطلوب اوج گیری قدرت طالبان در افغانستان برای اهداف و منافع ملی کشورهای مذکور، تا جای ممکن بکاهد و فضای مدیریت شده ای را در شرایط کنونی در افغانستان، ایجاد کند.

ممکن است شما هم بپسندید
پاسخ دهید

ایمیل شما منتشر نمیشود