درمورد مأموریت محوری دولت جدید، سخنها سر داده شده و نکتهها گفته شده است؛ لیکن اگر نیک بنگریم، نخ تسبیح تمامی این تحلیلها به یک نکته اشاره دارد: ترمیم اعتماد عمومی به نظام جمهوری اسلامی.
سطح مشارکت در دو انتخابات مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری باید همه ما را نگران چرایی آن کند پیش از عرض هر نکته دیگری باید یادمان باشد از مردمی سخن میگوییم که به شهادت وصیتنامه سیاسی-الهی بنیانگذار کبیر انقلاب، افتخار امام خمینی (ره) این بود که با آنان در یک عصر و در یک زمانه زندگی میکند. حال، اعتماد این مردم به جمهوری اسلامی کاهش یافته است. پس دولت آقای رئیسی فقط یک مأموریت دارد: ترمیم اعتماد عمومی به نظام جمهوری اسلامی.
میتوان علل مختلفی را برای کاهش اعتماد عمومی این مردم ذکر کرد: فساد در بخشهای مختلف، ناکارآمدی دستگاهها در اجرای وظایف خود و درنتیجه ناتوانی آنها در تأمین معیشت مردم، «عقبماندگی در عدالت» و بهعبارتی افزایش فاصله طبقاتی، پاسخگو نبودن دستگاههای حاکمیتی و…
در این یادداشت نمیخواهیم کلیشهای سخن بگویم. نمیخواهیم بگوییم که اگر اقتصاد درست شود، اگر با فساد مبارزه شود، اگر ….، اگر …، همهچیز درست میشود. بلکه باید بدنبال پاسخ این سؤال باشیم که چرا این «اگر»ها اجرا نمیشود.
****
راهحل مسئله «کاهش اعتماد عمومی» به نظام، شناخت حد و مرزها است. همه جریانهای سیاسی(اعم از اصولگرا یا اصلاح طلب ) باید بین موجودیت خود و موجودیت نظام تفاوت قائل شوند. این موضوع، برای آنانی که مدعی انقلابیگری هستند امری واجبتر تلقی میشود. آنان باید جریان و حزب سیاسی خود را فدایی انقلاب و نظام بدانند و حداقل آنکه هزینهتراشی نکنند!لذا نباید اصولگرایی را مساوی با اصل نظام ببینیم که در آن صورت همه اشتباهاتش نیز به پای اصل نظام نوشته میشود.اصلاح طلبان نیز نباید نقد جریان سیاسی اصولگرایی را بهانه نقد حاکمیت و نظام قرار دهندو به این سوتفاهم دامن بزنند که آنها با اصل حاکمیت مشکل دارند . *****
در حال حاضر که هر سه قوه کشور در اختیار جریان موسوم به اصولگرایی است، فرصتی عالی فراهم شده تا این جریان با حرکت در مسیری که گفته شد، موجودیت نظام را برای سالیان طولانی تضمین کند.
قوه مجریه چون در نوک پیکان خدمتگزاری است، بهتر میتواند از پس این موضوع برآید و اعتماد عمومی به حاکمیت و انقلاب را ترمیم کند.
بر همین اساس، توصیههایی را خدمت دولت محترم تقدیم میکنیم:
۱. اعطای لقب «انقلابی» را به عموم مردم واگذار کنید. اجازه دهید همان مردمی که همعصری با آنان افتخار امام عظیمالشان ما بود، به خدمتگزاران خود لقب دهند.
۲. شخص آقای رئیسجمهور جدول وعدهها، اهداف و برنامههای وزرا را مرتبا چک کنند و در صورت تخلف از وعدهها، با وزیر متخلف برخورد کنند.
۳. با هرگونه گفتاری که بیش از حد بوی شعارزدگی یا تکرار بیانات روشنگرانه رهبر معظم انقلاب را بدهد و این سخنان را به برنامه عملیاتی تبدیل نکند، بهشدت برخورد شود.
۴. از تمام ظرفیت نخبگانی موجود در کشور استفاده شود. در این مورد حتی کمی اسراف در استفاده از ظرفیتهای احزابی که همدل و همرنگ با دولت نیستند، خوب است.
۵. بخشی از تریبونهای رسمی نظام (صداوسیما) در اختیار منتقدان متفکر و صادق دولت قرار داده شود تا همه مردم صدای خود را از رسانه ملی بشنوند.
۶. شخص رئیسجمهور محترم، هر فصل جلسهای با منتقدان دولت که به قانون اساسی احترام میگذارند داشته باشد و صدای آنان را بشنود.که البته این راه آغاز شده است .
۷. رهبر معظم انقلاب همیشه توصیههایی حکیمانه داشتهاند. یکی از توصیههای ایشان در اولین دیدار رسمیشان با اعضای دولت منتخب، دوری از تکبر بود. هرگونه رفتار و گفتار متکبرانه در دولت با سختترین تنبیهات مواجه شود.
امید است که همه مردم، علاوهبر استفاده از خدمات دولت، به این تصویر برسند که «دولت، صدای آنان است.»